معرفی سریال تاج و تخت (Game of Thrones)

سریال تاج و تخت (Game of Thrones) یک پدیده جهانی و حماسه فانتزی بی نظیر از شبکه HBO است که دنیای تلویزیون را برای همیشه تغییر داد. این سریال بر اساس کتاب های «نغمه یخ و آتش» جورج آر.آر. مارتین ساخته شده و با داستان پردازی پیچیده، شخصیت های عمیق و جهانی پر از رمز و راز، میلیون ها نفر را در سراسر دنیا مجذوب خودش کرد.

همه جا صحبت از Game of Thrones بود. از بحث های داغ سر میز شام و کافه ها گرفته تا شبکه های اجتماعی و اتاق های گفت وگو. انگار یک جور آتش یونانی بود که سراسر جهان رو فرا گرفته بود و همه رو غرق در خودش می کرد. خب حق هم داشت، چون این سریال فقط یک نمایش تلویزیونی نبود؛ یک تجربه بود، یک دنیای کامل که می تونستی ساعت ها توش غرق بشی و از اتفاقاتش با هیجان حرف بزنی. با ما همراه باشید تا به دنیای پر از جنگ، عشق، خیانت و اژدهایان وستروس و اسوس سفر کنیم و هرچیزی که باید در مورد این شاهکار بدونید رو براتون رو کنیم.

بیا بیشتر با سریال تاج و تخت آشنا بشیم! (کلیات)

اگه تازه می خواید وارد دنیای عظیم و شگفت انگیز Game of Thrones بشید، یا حتی اگه از طرفداران قدیمی اش هستید و دلتون می خواد یه مرور کامل داشته باشید، باید بگم جای درستی اومدید. این سریال اونقدر حرف برای گفتن داره که هرچی ازش بگیم کمه، اما بیایید از کلیات شروع کنیم تا یه تصویر کلی تو ذهنتون شکل بگیره.

اطلاعاتی که باید بدونی

«بازی تاج و تخت» یه سریال تلویزیونی آمریکایی تو ژانر درام فانتزی هست که توسط دیوید بنیاف (David Benioff) و دی.بی. وایس (D.B. Weiss) برای شبکه دوست داشتنی HBO ساخته شد. اولین قسمتش در تاریخ ۱۷ آوریل ۲۰۱۱ (یعنی ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ خودمون) پخش شد و بعد از ۸ فصل و ۷۳ قسمت هیجان انگیز، ۱۹ مه ۲۰۱۹ (۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸) به پایان رسید. این سریال تو ژانرهای ماجراجویی و اکشن هم حسابی غوغا به پا کرد و با نمرات عالی که از منتقدان و تماشاچی ها گرفت، خیلی زود تبدیل به یکی از محبوب ترین و بهترین سریال های تاریخ شد. مثلاً تو سایت IMDb امتیاز ۹.۳ از ۱۰ رو داره که برای خودش رکورده! تازه، رکورد پربیننده ترین سریال تاریخ شبکه HBO هم دست همین Game of Thrones هست. تصور کنید، فقط بودجه ساخت فصل اولش بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون دلار بود، تازه قسمت های آزمایشی اش هم کلی هزینه داشتند! این یعنی هر قسمت Game of Thrones با بودجه ای تولید می شد که از خیلی از فیلم های سینمایی هم بیشتر بود. برای ساخت این دنیای بزرگ، تیم تولید به کشورهای مختلفی مثل ایرلند شمالی، ایسلند، کرواسی، اسپانیا، مالت و مراکش سفر کردند تا صحنه ها رو واقعی و نفس گیر از آب دربیارند.

از کتاب تا صفحه تلویزیون: نغمه یخ و آتش جرج آر.آر. مارتین

ریشه و اساس سریال Game of Thrones از کجا میاد؟ بله، از مجموعه کتاب های فانتزی بی نظیر «نغمه یخ و آتش» (A Song of Ice and Fire) نوشته جرج آر.آر. مارتین. این نویسنده خلاق و باهوش، دنیایی رو خلق کرده که پر از جزئیات، شخصیت های خاکستری و اتفاقات غیرمنتظره است. مارتین خودش هم تو تیم تولید سریال نقش داشت و حتی چندین قسمت رو هم نوشت. البته می دونید که سریال تو فصل های پایانی از خط داستانی کتاب ها جلو زد و همین باعث شد که واکنش های متفاوتی رو از طرفداران بگیره. بعضی ها از تغییرات راضی بودند و بعضی ها نه، اما در نهایت، هر دو نسخه کتاب و سریال، به تنهایی شاهکارهایی هستند که ارزش وقت گذاشتن رو دارند. شاید جالب باشه بدونید که خود مارتین یک فیلم نامه نویس قدیمی هم هست و همین تجربه کمک کرد تا دنیای پرجزئیات کتاب ها به خوبی به قاب تلویزیون منتقل بشه.

داستان چیه؟ خلاصه گیم آف ترونز بدون اسپویل های اساسی!

سریال Game of Thrones در دو قاره خیالی به نام های وستروس (Westeros) و اسوس (Essos) اتفاق می افته. یک دنیای فانتزی که حس و حال قرون وسطایی داره، پر از شوالیه ها، قلعه های بزرگ و البته جادو و موجودات افسانه ای مثل اژدهاها و وایت واکرها! اما چیزی که این سریال رو واقعاً خاص می کنه، فراتر از این عناصر فانتزیه. «بازی تاج و تخت» بیشتر درباره سیاست های کثیف، جاه طلبی های بی حد و حصر، خیانت های پشت پرده و درگیری های انسانی بر سر قدرت صحبت می کنه.

سه خط داستانی که دنیا رو تکون داد

داستان Game of Thrones به صورت کلی روی سه خط اصلی پیش می ره که هر کدوم به نوبه خودشون جذابیت های خاص خودشون رو دارند و در نهایت به هم وصل میشن:

1. کشمکش بر سر تخت آهنین:

   بیشترین بخش داستان تو قاره وستروس و بین هفت پادشاهی می گذره. پادشاهی که تخت آهنین رو داشته باشه، فرمانروای کل وستروسه. برای همین خاندان های بزرگ و قدرتمند مثل استارک ها (Starks) از وینترفل، لنیسترها (Lannisters) از کسترلی راک و براتیون ها (Baratheons) برای به دست آوردن این تخت، وارد یه رقابت خونین و بی رحمانه میشن. این کشمکش پر از دسیسه، خیانت و جنگ های بزرگ و کوچیکه که هر لحظه ممکنه ورق رو برگردونه.

2. بازگشت وارثان تبعید شده و اژدهایان:

   در قاره شرقی، اسوس (Essos)، ماجرای دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen) رو دنبال می کنیم. اون آخرین بازمانده از خاندان سلطنتی قبلیه که سال ها قبل از قدرت کنار زده شدن. دنریس با اژدهایانش و ارتشی که تو اسوس جمع می کنه، دنبال اینه که به وستروس برگرده و حقش رو از تخت آهنین پس بگیره. سفرش پر از چالش های سخت و درس های بزرگه.

3. تهدید از آنسوی دیوار:

   و اما داستان سوم، تو شمالی ترین نقطه وستروس و اطراف یه دیوار یخی عظیم اتفاق می افته. دیواری که نه تنها شمال رو از جنوب جدا می کنه، بلکه از هفت پادشاهی در برابر یه تهدید باستانی و ماوراء طبیعی به اسم وایت واکرها (White Walkers) و ارتش مردگانشون محافظت می کنه. جان اسنو (Jon Snow) و نگهبانان شب (Night’s Watch)، کسانی که قسم خوردن تا آخر عمرشون از این دیوار محافظت کنن، نقش کلیدی رو تو این خط داستانی ایفا می کنن. این تهدید اونقدر بزرگه که می تونه کل جهان رو نابود کنه، اما هیچ کس تو جنوب باور نمی کنه تا اینکه دیگه دیر میشه.

مضامین عمیق و جهانی

Game of Thrones فراتر از یک داستان فانتزی، به بررسی مفاهیم خیلی عمیق و انسانی می پردازه. چیزهایی مثل قدرت و اینکه چطور آدم ها رو فاسد می کنه، اخلاقیات که تو شرایط سخت چقدر نسبیه، وفاداری و خیانت بین خانواده ها و دوستان، تلاش برای بقا تو یه دنیای بی رحم، عدالت که همیشه هم برقرار نمیشه، و در نهایت طبیعت انسان که چقدر می تونه پیچیده و غیرقابل پیش بینی باشه.

«وقتی بازی تاج و تخت رو انجام می دی، یا می بری یا می میری. حد وسطی وجود نداره.» این دیالوگ نمادین سرسی لنیستر، به خوبی ذات بی رحم دنیای وستروس رو نشون میده.

سفر در دنیای وستروس و اسوس: اصطلاحات و جغرافیای کلیدی

اگه می خوای تو دنیای Game of Thrones گم نشی، لازمه با یه سری اصطلاحات و مکان های کلیدی آشنا بشی. این دنیا اونقدر وسیع و پرجزئیاته که ممکنه اوایلش گیج کننده باشه، اما نگران نباش، ما اینجا هستیم تا راهنماییت کنیم.

نقشه جهان Game of Thrones رو بشناس

دنیای «نغمه یخ و آتش» از دو قاره بزرگ تشکیل شده: وستروس (Westeros) که داستان اصلی توش می گذره و اسوس (Essos) که در شرق وستروس قرار داره و دنریس تارگرین از اونجا ماجراش رو شروع می کنه. این دو قاره با دریای باریک (The Narrow Sea) از هم جدا شدن. تو وستروس جاهای مهمی مثل کینگز لندینگ (King’s Landing) که پایتخت هفت پادشاهیه و رد کیپ (Red Keep) هم توشه، وینترفل (Winterfell) که قلعه خاندان استارکه و تو شمال وستروس قرار داره، و دیوار (The Wall) که یه ساختار عظیم یخی تو شمالی ترین نقطه وستروسه، وجود دارند.

خاندان های بزرگ و شعارهاشون

وستروس پر از خاندان های بزرگ و با نفوذه که هر کدومشون تاریخ، شعار و نماد خودشون رو دارند. این ها مهم ترین هاشون هستند:

• خاندان استارک (House Stark): از شمال وستروس، شعارشون «زمستان در راه است» (Winter is Coming). خانواده ای با شرافت و سخت کوش.
• خاندان لنیستر (House Lannister): از غرب وستروس، شعارشون «بدهی های ما همیشه پرداخت می شوند» (A Lannister Always Pays His Debts). خانواده ای ثروتمند و حیله گر.
• خاندان تارگرین (House Targaryen): از اجداد پادشاهان وستروس، شعارشون «آتش و خون» (Fire and Blood). خاندان باستانی که سوار اژدهاها بودند.
• خاندان براتیون (House Baratheon): از سرزمین های طوفان، شعارشون «خشم ما برمی خیزد» (Ours is the Fury).
• خاندان گریجوی (House Greyjoy): از جزایر آهن، شعارشون «ما بذری نمی پاشیم» (We Do Not Sow).
• خاندان تایرل (House Tyrell): از دشت، شعارشون «نیرومند می شویم» (Growing Strong).

یه دیکشنری کوچیک از اصطلاحات کلیدی

برای اینکه تو گفتگوها و تحلیل ها حسابی حرفه ای به نظر بیای، این اصطلاحات رو به خاطر بسپار:

• تخت آهنین (The Iron Throne): تخت پادشاهی هفت پادشاهی که از شمشیرهای دشمنان فتح شده ساخته شده و نماد قدرت مطلقه.
• وایت واکرها (White Walkers): موجودات یخی باستانی و ترسناک که از شمال دیوار میان و با ارتش مردگانشون تهدیدی برای کل بشریت هستند.
• نگهبانان شب (Night’s Watch): برادران قسم خورده ای که زندگی خودشون رو وقف محافظت از دیوار و وستروس در برابر تهدیدهای شمال کردن.
• فولاد والریایی (Valyrian Steel): یه نوع فلز فوق العاده کمیاب و محکم که تو دنیای Game of Thrones برای ساخت شمشیرهای خاص استفاده میشه. هیچ کس راز ساختش رو الان نمی دونه و تنها راه کشتن وایت واکرها (به جز آتش اژدها) با همین شمشیرهاست.
• اژدها (Dragons): موجودات افسانه ای و قدرتمندی که از خاندان تارگرین فرمان می گیرند و می تونن با نفس آتشینشون همه چیز رو نابود کنن.
• هفت پادشاهی (Seven Kingdoms): منطقه ای وسیع تو قاره وستروس که شامل هفت پادشاهی مستقل بود، اما در نهایت تحت یک پادشاهی مرکزی قرار گرفت.
• پادشاه شب (Night King): رهبر مرموز وایت واکرها و اصلی ترین تهدید برای کل جهان وستروس.

ستاره های وستروس: معرفی بازیگران و شخصیت های اصلی

یکی از مهم ترین دلایل موفقیت Game of Thrones، حضور بازیگران فوق العاده و شخصیت های چندوجهی و پیچیده اش بود. هر کدوم از این بازیگرها به معنای واقعی کلمه، نقش خودشون رو زندگی کردند و همین باعث شد تا ما بارها باهاشون بخندیم، گریه کنیم، بترسیم و حتی ازشون متنفر بشیم. بیایید نگاهی به ستاره های اصلی این حماسه بندازیم:

قهرمان ها و نقش آفرین ها

در Game of Thrones، قهرمان به معنای سنتی وجود نداره. بیشتر شخصیت ها خاکستری هستند و تصمیماتشون همیشه درست نیست، اما هر کدومشون تأثیر زیادی رو داستان می گذارند:

• جان اسنو (Jon Snow) با بازی کیت هرینگتون (Kit Harington):

  شخصیتی شریف و نجیب که از همون اول سرنوشتش به دیوار گره می خوره. کیت هرینگتون به خوبی تونست سردرگمی ها و شجاعت های جان رو به تصویر بکشه و کاری کنه که هرکی سریال رو دیده، شیفته این شخصیت بشه.

• دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen) با بازی امیلیا کلارک (Emilia Clarke):

  دنریس طوفان زاد از یه دختربچه ترسو و تبعیدشده به یه ملکه قدرتمند و مادر اژدهاها تبدیل میشه. امیلیا کلارک با بازیش ثابت کرد که می تونه همزمان هم آسیب پذیر باشه و هم ترسناک.

• تیریون لنیستر (Tyrion Lannister) با بازی پیتر دینکلیج (Peter Dinklage):

  تیریون، با وجود قد کوتاهش، یه غول به تمام معناست. باهوش، کنایه زن و دلسوز. پیتر دینکلیج با بازی بی نظیرش، بارها جایزه امی و گلدن گلوب رو برد و انصافاً هم حقش بود. تیریون محبوب ترین شخصیت خیلی ها بود و هست.

• سرسی لنیستر (Cersei Lannister) با بازی لینا هیدی (Lena Headey):

  یه ملکه باهوش، بی رحم و عاشق بچه هاش که حاضر بود برای محافظت ازشون دست به هر کاری بزنه. لینا هیدی عالی تونست این پیچیدگی ها رو نشون بده.

• آریا استارک (Arya Stark) با بازی میسی ویلیامز (Maisie Williams):

  از یه دختربچه بازیگوش به یه قاتل حرفه ای تبدیل میشه. مسیر آریا یکی از جذاب ترین خطوط داستانی سریال بود و میسی ویلیامز این تحول رو به زیبایی نشون داد.

• سانسا استارک (Sansa Stark) با بازی سوفی ترنر (Sophie Turner):

  از یه دختر رویایی و ساده لوح به یه لیدی باهوش و قدرتمند تو شمال تبدیل میشه. تحول شخصیت سانسا هم حسابی تماشایی بود.

• جیمی لنیستر (Jaime Lannister) با بازی نیکولای کاستر-والدو (Nikolaj Coster-Waldau):

  از شاه کش مغرور به شخصیتی که دنبال رستگاریه. جیمی لنیستر نشون داد که هیچ کس مطلقاً بد یا خوب نیست.

البته شخصیت های دیگه ای مثل ند استارک (با بازی شان بین)، تایوین لنیستر (با بازی چارلز دنس)، لیتل فینگر (با بازی آیدان گیلن) و واریس (با بازی کنلت هیل) هم حضور پررنگی تو این سریال داشتند و هر کدومشون به نوبه خودشون دنیای Game of Thrones رو غنی تر کردند.

جدول معرفی بازیگران اصلی و شخصیت ها

برای اینکه بهتر با این ستاره ها آشنا بشید، یه جدول مختصر از مهم ترین بازیگران و نقش هاشون رو براتون آماده کردیم:

شخصیت	بازیگر	خاندان مرتبط
جان اسنو (Jon Snow)	کیت هرینگتون (Kit Harington)	استارک
دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen)	امیلیا کلارک (Emilia Clarke)	تارگرین
تیریون لنیستر (Tyrion Lannister)	پیتر دینکلیج (Peter Dinklage)	لنیستر
سرسی لنیستر (Cersei Lannister)	لینا هیدی (Lena Headey)	لنیستر
آریا استارک (Arya Stark)	میسی ویلیامز (Maisie Williams)	استارک
سانسا استارک (Sansa Stark)	سوفی ترنر (Sophie Turner)	استارک
جیمی لنیستر (Jaime Lannister)	نیکولای کاستر-والدو (Nikolaj Coster-Waldau)	لنیستر
ند استارک (Eddard Stark)	شان بین (Sean Bean)	استارک
تایوین لنیستر (Tywin Lannister)	چارلز دنس (Charles Dance)	لنیستر
پیتایر بیلیش (Petyr Baelish)	آیدان گیلن (Aidan Gillen)	بیلیش
واریس (Varys)	کنلت هیل (Conleth Hill)	–
برین تارث (Brienne of Tarth)	گوئندولین کریستی (Gwendoline Christie)	تارث
تیان گریجوی (Theon Greyjoy)	آلفی آلن (Alfie Allen)	گریجوی
رمزی بولتون (Ramsay Bolton)	ایوان ریان (Iwan Rheon)	بولتون
ملیساندر (Melisandre)	کاریس فن هاوتن (Carice van Houten)	–
سندور کلگان (Sandor Clegane)	روری مک کین (Rory McCann)	–

یه گشت و گذار کوتاه در 8 فصل Game of Thrones

Game of Thrones تو ۸ فصل و مجموعاً ۷۳ قسمت پخش شد، و هر فصلی داستان های خودش رو داشت که ما رو تو هیجان غرق می کرد. البته فصل های پایانی، یعنی فصل ۷ و ۸، تعداد قسمت های کمتری داشتند، اما از نظر بودجه و جلوه های ویژه حسابی سنگ تمام گذاشته بودند. بیایید یه نگاه کلی به هر فصل بندازیم و ببینیم چه خبر بود، البته بدون اسپویل های جدی که لذت دیدنش ازتون گرفته نشه!

خلاصه ای از اتفاقات مهم هر فصل (بدون اسپویل جدی)

1. فصل ۱ (۲۰۱۱): شروع حماسه و دسیسه ها

   همه چیز از اینجا شروع شد. با معرفی خاندان استارک، لنیسترها و تارگرین ها. پادشاه رابرت براتیون از دوست قدیمی اش، ند استارک، می خواد که دست پادشاه بشه. از اون طرف، دنریس تارگرین داره تو اسوس قدرتمند میشه و پشت دیوار هم یه تهدید باستانی داره جون می گیره. این فصل، پایه و اساس تمام اتفاقات آینده رو بنا می کنه و شما رو با دنیای بی رحم وستروس آشنا می کنه.

2. فصل ۲ (۲۰۱۲): جنگ پنج پادشاه

   بعد از اتفاقات تلخ فصل اول، وستروس وارد یک جنگ داخلی تمام عیار میشه. چند نفر ادعای پادشاهی می کنند و کشور به آشوب کشیده میشه. دنریس تو اسوس داره قدرتش رو بیشتر می کنه و به دنبال اژدهایانش می ره. جان اسنو هم پشت دیوار با وحشی ها و تهدید وایت واکرها روبرو میشه.

3. فصل ۳ (۲۰۱۳): رقص با آتش و خون

   داستان ها پیچیده تر میشن و هر خاندان برای بقای خودش دست به کارهای بزرگی می زنه. یه سری اتفاقات شوکه کننده تو این فصل رخ میده که تا مدت ها ذهن بیننده ها رو درگیر می کنه. دنریس تو اسوس حسابی پیشرفت می کنه و ارتشش رو بزرگ تر می کنه.

4. فصل ۴ (۲۰۱۴): عدالت برقرار می شود؟

   این فصل پر از غافلگیری و تحولات بزرگه. عدالت به شیوه های غیرمنتظره ای اجرا میشه و شخصیت های زیادی مسیر زندگیشون تغییر می کنه. جان اسنو باید تصمیمات سختی بگیره و دنریس هم تو اسوس با چالش های فرمانروایی روبرو میشه.

5. فصل ۵ (۲۰۱۵): بازی بزرگ

   جنگ قدرت به اوج خودش می رسه و هر کس برای به دست آوردن تخت آهنین، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنه. تو این فصل می بینیم که چطور تصمیمات اشتباه می تونه عواقب جبران ناپذیری داشته باشه. آریا و سانسا هم تو مسیرهای خودشون حسابی پیشرفت می کنن و قوی تر میشن.

6. فصل ۶ (۲۰۱۶): زمستان فرا می رسد

   اتفاقات این فصل دیگه کاملاً از کتاب ها جلو زد و همین باعث شد که همه با هیجان بیشتری سریال رو دنبال کنن. تهدید وایت واکرها جدی تر میشه و بالاخره همه متوجه میشن که باید با این خطر بزرگ روبرو بشن. دنریس هم بالاخره تصمیم نهایی اش رو برای برگشت به وستروس می گیره.

7. فصل ۷ (۲۰۱۷): اژدها و گرگ

   این فصل فقط ۷ قسمت داشت و هیجانش تو هر قسمت به اوج می رسید. خاندان ها باید انتخاب کنن که تو این جنگ بزرگ و نهایی، طرف کی هستن. اتحادهای جدید شکل می گیره و جنگ های حماسی و نفس گیری رو شاهد هستیم.

8. فصل ۸ (۲۰۱۹): پایان یک دوران

   فصل آخر سریال که فقط ۶ قسمت داشت و حسابی سروصدا به پا کرد. تمام خطوط داستانی به هم می رسن و سرنوشت تمام شخصیت ها مشخص میشه. این فصل از هر نظر بزرگ ترین و پرهزینه ترین فصل بود و پایان بندی اون تا مدت ها سوژه بحث و جدل بین طرفدارها بود.

چرا بازی تاج و تخت اینقدر سروصدا کرد؟ (موفقیت ها، نقدها و حواشی)

Game of Thrones فقط یه سریال نبود؛ یک پدیده فرهنگی بود که تمام دنیا رو تحت تأثیر قرار داد. همه ازش حرف می زدن، لباس هاش رو می پوشیدن، و حتی اسم بچه هاشون رو از روی شخصیت هاش انتخاب می کردن. اما چه چیزی باعث شد این سریال اینقدر محبوب بشه؟

جوایز و افتخاراتی که درو کرد

اگه بخوایم از جوایزی که Game of Thrones برده حرف بزنیم، باید یه فهرست بلند بالا بنویسیم! این سریال رکورددار دریافت جوایز امی (Emmy Awards) هست و برای ۴ سال (۲۰۱۵، ۲۰۱۶، ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹) جایزه بهترین سریال درام رو از آن خودش کرد. در مجموع، تونست ۵۹ جایزه امی ساعات پربیننده رو ببره که یک رکورد بی نظیره. تازه، نامزدی های متعدد گلدن گلوب (Golden Globe) رو هم باید به این افتخارات اضافه کنیم. منتقدان هم همیشه از بازیگری های قدرتمند، فیلم نامه پیچیده، جلوه های ویژه خیره کننده و داستان سرایی جسورانه اش تعریف و تمجید می کردند. این سریال استانداردهای جدیدی رو برای تولیدات تلویزیونی تعریف کرد.

حواشی و انتقاداتی که بهش وارد شد

خب، هیچ اثر بزرگی بدون حاشیه نیست و Game of Thrones هم از این قاعده مستثنی نبود. یکی از اصلی ترین بحث ها، نمایش خشونت، برهنگی و به خصوص خشونت جنسی در سریال بود. خیلی ها اعتقاد داشتند که بعضی از این صحنه ها ضروری نیستند و فقط برای شوکه کردن بیننده نمایش داده میشن. البته سازنده ها و جورج آر.آر. مارتین همیشه دفاع می کردند که این خشونت ها بخشی از واقعیت بی رحم دنیای وستروسه و لازمه تا عمق داستان منتقل بشه. بحث و جدل دیگه، به پایان جنجالی سریال و فصل هشتم برمی گرده. خیلی از طرفدارها و منتقدان از نحوه پایان بندی راضی نبودند و اعتراضات گسترده ای رو به دنبال داشت. هرچند که سازنده ها سعی کردند داستان رو به بهترین شکل جمع بندی کنند، اما این پایان بندی تا سال ها سوژه بحث و تحلیل بود.

آمار و ارقام شگفت انگیز

Game of Thrones تو زمینه آمار و ارقام هم حسابی رکورد زد. با میانگین ۱۸.۴ میلیون بیننده، پربیننده ترین سریال تاریخ شبکه HBO شد و از «سوپرانوز» هم جلو زد. این آمار فقط مربوط به پخش اولیه بود، اگه پخش های تکراری و آنلاین رو هم حساب کنیم، تعداد بیننده ها خیلی بیشتر میشه. نکته جالب اینجاست که با وجود محبوبیت زیاد، این سریال یکی از پربیننده ترین سریال های تاریخ به صورت غیرقانونی هم بود! خیلی ها به دلیل تأخیر در پخش بین المللی یا هزینه بالای سرویس ها، مجبور می شدند به دانلود غیرقانونی رو بیارن. یک قسمت از این سریال در سال ۲۰۱۲ بیش از ۴.۲۸ میلیون بار تو شبکه بیت تورنت دانلود شد که تقریباً با تعداد بینندگان قانونی برابری می کرد! این خودش نشون میده که عطش دیدن این سریال چقدر زیاد بود.

مقایسه Game of Thrones با سریال های دیگه (برای درک بهتر جایگاهش)

برای اینکه بهتر بفهمیم Game of Thrones چه جایگاهی تو دنیای سریال ها داره، بد نیست یه مقایسه ای با چندتا از آثار محبوب دیگه داشته باشیم. اینجوری میشه فهمید که «بازی تاج و تخت» چقدر تو سبک خودش شاخص و منحصر به فرده.

GOT در مقابل Vikings

اگه از اون دسته آدم هایی هستید که به تاریخ و نبردهای حماسی علاقه دارید، حتماً «وایکینگ ها» (Vikings) رو دیدید یا اسمش رو شنیدید. این سریال هم مثل Game of Thrones تو ژانر تاریخی/فانتزی و پر از جنگ و خونریزیه. اما یه تفاوت مهم دارن: «وایکینگ ها» بیشتر روی جنبه های تاریخی و فرهنگ وایکینگ ها تمرکز داره، در حالی که Game of Thrones غرق در فانتزیه و اژدهاها و وایت واکرها نقش کلیدی توش ایفا می کنن. البته هر دوتاشون از نظر داستان گویی و شخصیت پردازی قوی هستند، اما Game of Thrones مقیاس داستانی و جهان سازی فانتزی خیلی وسیع تری داره.

GOT در مقابل Lord of the Rings

شاید «ارباب حلقه ها» (Lord of the Rings) از نظر جهان سازی فانتزی، نزدیک ترین اثر به Game of Thrones باشه. هر دوتاشون دنیای فانتزی غنی و پیچیده ای دارند که با جزئیات زیاد خلق شده. اما تفاوت اصلی تو فرمت اون هاست. «ارباب حلقه ها» یه سه گانه سینماییه، در حالی که Game of Thrones یک سریال تلویزیونی طولانیه. این فرمت سریالی به Game of Thrones اجازه داد که شخصیت ها و خطوط داستانی رو با عمق و جزئیات بیشتری توسعه بده که تو قالب فیلم های سینمایی کمتر ممکنه. هر دو اثر تأثیر فرهنگی عظیمی داشتند و استانداردهای ژانر فانتزی رو بالا بردند.

GOT در مقابل Breaking Bad

مقایسه Game of Thrones با «بریکینگ بد» (Breaking Bad) شاید تو نگاه اول عجیب به نظر برسه، چون ژانرشون کاملاً متفاوته (فانتزی درام در برابر جنایی درام). اما شباهت اصلی اون ها تو کیفیت بی نظیر ساخت، داستان گویی پیچیده و شخصیت پردازی فوق العاده است. هر دو سریال از نظر منتقدان تحسین شدن و به عنوان بهترین های تاریخ تلویزیون شناخته میشن. «بریکینگ بد» نشون میده که یه داستان غیرفانتزی هم می تونه با عمق و پرداخت درست، به همون اندازه تأثیرگذار باشه که یه حماسه فانتزی. هر دو اثر نشون دادن که تلویزیون می تونه رقیب جدی سینما باشه.

بهترین های Game of Thrones از دید طرفدارها و منتقدان

بعد از دیدن این همه قسمت و گذروندن کلی لحظه پرهیجان، هر کدوم از ما یه چیزی رو تو Game of Thrones بیشتر از بقیه دوست داریم. اما اگه بخوایم یه جمع بندی کلی از «بهترین ها» داشته باشیم، می رسیم به این موارد:

بهترین فصل، قسمت و صحنه

• بهترین فصل:

  اگه به آمار و نظرسنجی ها نگاه کنیم، فصل ۶ «بازی تاج و تخت» بیشترین رضایت رو بین طرفدارها و منتقدان داشته. این فصل از نظر داستانی اوج هیجان بود و خیلی از خطوط داستانی مهم رو به هم رسوند. دیدار دوباره جان اسنو و سانسا، نبرد بزرگ حرامزاده ها و اتفاقات پایانی فصل، همه و همه دست به دست هم دادن تا این فصل، تبدیل به یکی از خاطره انگیزترین ها بشه.

• بهترین قسمت:

  قسمت دهم از فصل ششم با عنوان «بادهای زمستان» (The Winds of Winter) واقعاً یه شاهکار بود. موسیقی، کارگردانی، بازیگری و اتفاقات شوکه کننده این قسمت، اون رو به بهترین قسمت سریال تبدیل کرد. کشتار فری ها توسط آریا و اتفاقات کینگز لندینگ، فراموش نشدنی هستند.

• بهترین صحنه:

  سکانس های فراموش نشدنی تو این سریال بی شمارن. اما نبرد بین رمزی بولتون و جان اسنو تو قسمت نهم فصل ششم (نبرد حرامزاده ها) واقعاً نفس گیر بود. صحنه پردازی، جلوه های ویژه و هیجان اون نبرد، کاری کرد که تا مدت ها تو ذهن بیننده ها باقی بمونه. خیلی ها این صحنه رو از نظر تکنیکی یکی از بهترین صحنه های تاریخ تلویزیون می دونن.

دیالوگ هایی که یادمون موند

دیالوگ نویسی Game of Thrones هم یکی از نقاط قوت بزرگش بود. پر از جملات تأمل برانگیز، کنایه آمیز و به یادماندنی:

• «اگه حتی یه گرگ رو زنده بذاری، گوسفندا هیچ وقت امنیت نخواهند داشت.» (آریا استارک)
• «اگه کسی ازت پرسید اینجا چه اتفاقی افتاده، بهشون بگو که شمال همه چی یادش میمونه. بهشون بگو که زمستون اومد سراغ خاندان فری.» (آریا استارک)
• «هیچ وقت فراموش نکن تو کی هستی، بقیه هم فراموش نمی کنند. اونو مثل یه زره تنت کن، اینجوری هرگز نمی تونه به تو صدمه بزنه.» (تیریون لنیستر)
• «یه پادشاهی، یه سرزمین رو فرمانروایی می کنه. اما قلب مردم رو نه.» (تایوین لنیستر)
• «این دنیا پر از درد و رنجه و تنها چیزی که آدم ها رو از همدیگه جدا می کنه، چیزیه که برای تحملش انتخاب می کنند.» (واریس)

بهترین بازیگر

انتخاب بهترین بازیگر بین این همه ستاره واقعاً سخته، اما اگه بخوایم به جوایز و نظرات عمومی نگاه کنیم، پیتر دینکلیج با نقش آفرینی بی نظیرش در نقش تیریون لنیستر، بارها جایزه امی و گلدن گلوب رو برد و به حق هم تبدیل به یکی از محبوب ترین بازیگرهای سریال شد. اون تونست با هوش، طنز و عمق شخصیتی که به تیریون داد، کاری کنه که این شخصیت کوتوله، از همه بزرگ تر به نظر برسه.

فراتر از سریال: دنیای گسترده و آینده فرنچایز تاج و تخت

محبوبیت Game of Thrones اونقدر زیاد بود که فقط به ۸ فصل سریال محدود نشد. این دنیا اونقدر پتانسیل داشت که تونست به فراتر از تلویزیون هم گسترش پیدا کنه و حتی بعد از پایان سریال اصلی، همچنان زنده بمونه.

موسیقی جادویی رامین جوادی

اگه Game of Thrones رو دیده باشید، محاله که از موسیقی متن بی نظیرش غافل شده باشید. رامین جوادی، آهنگساز ایرانی-آلمانی، با ساخت قطعات حماسی، احساسی و ماندگار، یکی از مهم ترین ستون های این سریال بود. موسیقی جوادی به قدری با شخصیت ها و داستان ها گره خورده بود که شنیدنش به تنهایی هم شما رو به دنیای وستروس می برد. از تم اصلی سریال که همه رو یاد تیتراژش میندازه تا قطعاتی مثل «نور هفت» (Light of the Seven) که تو لحظات اوج داستان پخش می شد، همه و همه شاهکارهایی بودند که به موفقیت سریال کمک زیادی کردند.

چیزهای دیگه مرتبط با سریال

موفقیت Game of Thrones فقط به خودش محدود نموند و کلی محصولات و کالاهای مرتبط هم ازش تولید شد:

• بازی های ویدیویی: چندتا بازی ویدیویی بر اساس دنیای وستروس ساخته شد که طرفدارها رو حسابی خوشحال کرد.
• کتاب های راهنما و جانبی: علاوه بر کتاب های اصلی جورج آر.آر. مارتین، کلی کتاب راهنما و دایرةالمعارف هم برای این دنیای پیچیده منتشر شد.
• اسباب بازی ها و کالاهای فرهنگی: از اکشن فیگور شخصیت ها گرفته تا لباس ها، جواهرات، لیوان ها و حتی آبجوهای مخصوص Game of Thrones، همه جا پیدا می شدن. حتی تخت آهنین اصلی با قیمت ۳۰,۰۰۰ دلار هم به فروش می رسید!
• نمایشگاه ها: نمایشگاه های سیاری از لباس ها و وسایل صحنه سریال در شهرهای مختلف برگزار می شد که به طرفدارها فرصت می داد تا از نزدیک با دنیای سریال ارتباط برقرار کنن.

اسپین آف ها و پروژه های جدید

اچ بی او بعد از پایان Game of Thrones هم از این دنیای غنی دست نکشید و چندین پروژه اسپین آف (Spin-off) یا پیش درآمد رو معرفی کرد که بعضی هاشون ساخته شدن و بعضی ها هم در دست تولید یا برنامه ریزی هستند:

• خاندان اژدها (House of the Dragon):

  موفق ترین و معروف ترین اسپین آف تا به امروز که حدود ۲۰۰ سال قبل از وقایع Game of Thrones اتفاق می افته و داستان خاندان تارگرین رو در اوج قدرتشون و سپس جنگ داخلی معروف «رقص اژدهایان» روایت می کنه. پخش این سریال از سال ۲۰۲۲ شروع شد و حسابی مورد استقبال قرار گرفت.

• پروژه جان اسنو:

  شایعاتی مبنی بر ساخت یک سریال دنباله ای با تمرکز بر شخصیت جان اسنو (با بازگشت کیت هرینگتون) وجود داشت. خود جورج آر.آر. مارتین هم مشارکتش رو تو این پروژه تأیید کرده بود، اما کیت هرینگتون اخیراً اعلام کرده که این پروژه به دلیل نداشتن داستان خوب متوقف شده. امیدواریم تو آینده دوباره روی این ایده کار بشه.

• شوالیه هفت پادشاهی (A Knight of the Seven Kingdoms: The Hedge Knight):

  این سریال بر اساس داستان های «دانک و اگ» (Dunk and Egg) جورج آر.آر. مارتین ساخته میشه و حدود ۹۰ سال قبل از وقایع Game of Thrones رو روایت می کنه. اچ بی او در سال ۲۰۲۳ دستور ساخت این سریال رو صادر کرد و انتظار میره که با حال و هوایی متفاوت، طرفدارها رو جذب خودش کنه.

• پروژه فتح وستروس (Aegon’s Conquest):

  در آوریل ۲۰۲۳ گزارش شد که سریالی بر اساس فتح وستروس توسط اگان تارگرین (Egon Targaryen) و خواهرانش در حال ساخته شدنه. این پروژه به اولین روزهای فرمانروایی تارگرین ها بر وستروس می پردازه و نشون میده که چطور تخت آهنین شکل گرفت.

نتیجه گیری

خب، به آخر خط رسیدیم! Game of Thrones فقط یک سریال معمولی نبود؛ یه تجربه بی نظیر بود که تو طول هشت سال، میلیون ها نفر رو پای تلویزیون میخکوب کرد. این سریال با داستان پردازی عمیق، شخصیت های فراموش نشدنی، جلوه های ویژه خیره کننده و موسیقی جادویی، کاری کرد که استانداردهای تولید سریال برای همیشه تغییر کنه و نشون داد که تلویزیون می تونه به اندازه سینما حماسی و تأثیرگذار باشه. از جنگ های خونین وستروس گرفته تا اژدهایان آتشین و تهدید مرموز وایت واکرها، Game of Thrones یه دنیای کامله که هر کسی حداقل یک بار باید توش غرق بشه.

اگه هنوز این شاهکار رو ندیدید، از دستش ندید و خودتون رو برای یه سفر طولانی و پرماجرا آماده کنید. و اگه دیدید، حتماً یادتونه که چقدر بحث ها و تحلیل ها در موردش داغ بود. نظر شما چیه؟ کدوم جنبه از سریال بیشتر از همه براتون جذاب بود؟ و از همه مهم تر، نظرتون درباره پایان سریال چی بود؟ واقعاً قابل قبول بود یا انتظار یه پایان دیگه رو داشتید؟