 
نظریه شورای نگهبان در خصوص وصیت نامه عادی
اگه یه وصیت نامه عادی دستتونه و دلتون میخواد بدونید که آیا از نظر شورای نگهبان و قوانین کشورمون اعتبار داره یا نه، باید بگم که داستانش یکم پیچیده است و به این راحتی ها نمیشه جواب قطعی داد. شورای نگهبان تاکید کرده که اعتبار چنین وصیت نامه هایی به حجت شرعی بستگی داره، یعنی باید از نظر شرعی هم درستیش اثبات بشه، نه فقط یه تیکه کاغذ که روش یه چیزی نوشته شده باشه.
تصور کنید پدربزرگتون، خدابیامرز، توی یه کاغذ معمولی، با خط خودش نوشته که فلان خونه رو بعد از مرگش به شما میده. حالا این کاغذ چقدر اعتبار داره؟ آیا دادگاه اون رو قبول میکنه؟ اصلاً آیا از نظر شرعی میشه بهش عمل کرد؟ اینجاست که نقش مهم شورای نگهبان و نظراتش پررنگ میشه. قبلاً ممکنه فکر می کردیم خب یه اقرار ورثه کافیه، یا شاید یه شاهد، ولی ماجرا از این حرف ها پیچیده تره. توی این مقاله می خوایم ببینیم این حجت شرعی که شورای نگهبان ازش حرف میزنه، دقیقاً یعنی چی و چطور روی اعتبار وصیت نامه های عادی اثر میذاره. پس اگه این سؤال ها تو ذهن شما هم هست، با ما همراه باشید تا سیر تا پیاز این ماجرا رو با زبون خودمونی براتون توضیح بدیم و ببینیم بالاخره این وصیت نامه های عادی رو میشه قبول کرد یا نه!
وصیت نامه عادی، رفیق نیمه راه یا سند معتبر؟ نگاهی به کلیات
خب، بیاین اول از خود وصیت شروع کنیم. وصیت کلاً یعنی اینکه یه نفر، برای بعد از فوتش، درباره اموال یا کارهایی که دوست داره انجام بشه، تصمیم میگیره. یه جورایی انگار میخواد آخرین حرف ها و آرزوهاش رو عملی کنه. حالا این وصیت ممکنه چند مدل باشه، ولی چیزی که این روزا کلی دردسر و سؤال ایجاد میکنه، همون وصیت نامه عادی هست.
وصیت چیست اصلا؟ تملیکی و عهدی یعنی چی؟
ببینید، وصیت دو مدل اصلی داره:
- وصیت تملیکی: فرض کنید پدربزرگتون میگه فلان باغ رو بعد از مرگم بدین به فلانی. اینجا داره یه مال رو به کسی تملیک یا همون منتقل میکنه. یعنی بعد از فوتش، مالکیت اون باغ به اون شخص منتقل میشه.
- وصیت عهدی: حالا فرض کنید پدربزرگ میگه بعد از مرگم، فلانی بیاد و نوه کوچیکم رو تا وقتی بزرگ بشه، سرپرستی کنه، یا بدهی فلانی رو پرداخت کنه. اینجا داره یه عهد و مسئولیتی رو به دوش یه نفر میذاره تا بعد از فوتش انجام بده. این شخص مسئول رو هم میگن وصی.
مهم اینه که توی هر دو حالت، شخص وصیت کننده (که بهش میگن موصی) باید اهلیت داشته باشه. یعنی چی؟ یعنی باید عاقل و بالغ باشه و خودش اختیار اموالش رو داشته باشه. مثلاً یه بچه یا یه آدم مجنون نمیتونه وصیت کنه. اون چیزی هم که وصیت میشه (مال یا کار)، باید قانونی و مشروع باشه. یعنی نمیشه وصیت کنی که بعد از مرگم فلان کار غیرقانونی رو انجام بدین!
وصیت نامه انواع داره؟ رسمی و خودنوشت و سری؟
توی قانون ما، وصیت نامه ها از نظر شکل و فرمشون به چند دسته تقسیم میشن، این تقسیم بندی خیلی مهمه، چون اعتبارشون به همین بستگی داره:
- وصیت نامه رسمی: این دیگه ته اعتبار و رسمیته! همون وصیت نامه ایه که میرید دفتر اسناد رسمی و با حضور سردفتر و طبق تشریفات قانونی، تنظیم و ثبتش می کنید. هیچ شکی توش نیست و به محض فوت، معتبره و نیاز به هیچ تایید دیگه ای نداره.
- 
        وصیت نامه خودنوشت: اینو میتونید خودتون تو خونه بنویسید. فقط سه تا شرط داره:
- کل متن باید با دست خودتون نوشته شده باشه.
- تاریخ روز و ماه و سال هم با دست خودتون باشه.
- و حتماً خودتون امضاش کرده باشید.
 اگه این سه تا شرط رو داشته باشه، معتبره، اما برای اینکه بهش عمل بشه، باید توی دادگاه تایید بشه. 
- وصیت نامه سری: این یه مدل خاصه که کمتر کسی سراغش میره. شما وصیت نامه تون رو می نویسید (مهم نیست دست خط خودتون باشه یا تایپ شده)، بعدش امضا می کنید و میذاریدش توی یه پاکت. پاکت رو هم مهر و موم می کنید و میبرید اداره ثبت اسناد. اونجا یه برگه ای بهتون میدن که روش نوشته وصیت نامه تون رو تحویل گرفتن. اینم مثل خودنوشت باید تو دادگاه تایید بشه.
حالا میرسیم به وصیت نامه عادی. این دقیقاً همونیه که نه رسمی شده، نه خودنوشت با اون سه تا شرط دقیق، و نه تحویل اداره ثبت شده. یه کاغذ معمولیه که یه نفر یه چیزی روش نوشته و امضا کرده. مشکل دقیقاً از همینجا شروع میشه. چون تشریفات قانونی رو رعایت نکرده، اعتبارش همیشه زیر سؤال میره و دردسر درست میکنه. اثباتش هم خودش یه ماجرای طولانیه که حالا بهش می رسیم.
وصیت نامه عادی قبل از شورای نگهبان: یه عالمه ابهام و داستان!
قبل از اینکه پای شورای نگهبان به این بحث باز بشه، وصیت نامه عادی وضعیت خیلی مبهمی داشت. یعنی یه جورایی انگار رفیق نیمه راه بود؛ گاهی خوب، گاهی بد! قانون یه چیزی می گفت، دیوان عالی کشور یه نظر دیگه داشت و همین باعث میشد کلی گره توی کار مردم و دادگاه ها بیفته.
ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی چی میگه؟ اگه ورثه قبول کنن، کافیه؟
بیاین بریم سراغ ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی که یکی از اصلی ترین مواد توی این بحثه. این ماده میگه: وصیت هایی که مطابق قانون امور حسبی واقع نشده باشد (یعنی نه رسمی باشه، نه خودنوشت، نه سری)، فاقد اعتبار هستند؛ مگر اشخاص ذی نفع در ترکه به صحت وصیت اقرار نمایند.
خب، معنی این جمله چیه؟ به زبون ساده یعنی اگه شما یه وصیت نامه عادی دارید که هیچ کدوم از اون شکل های قانونی رو نداره، کلاً بی ارزشه! انگار نه انگار که وصیت نامه ای وجود داره. ولی یه مگر بزرگ وسطش هست: مگر اشخاص ذی نفع در ترکه به صحت وصیت اقرار نمایند. یعنی اگه ورثه (کسانی که از متوفی ارث میبرن) خودشون بیان و بگن بله، این وصیت نامه درسته و ما قبولش داریم، اونوقت وصیت نامه عادی جون میگیره و معتبر میشه. حالا سؤال اصلی اینجا بود که آیا این اقرار ورثه یه جور شرط ماهوی برای اعتبار وصیت نامه است؟ یعنی بدون اقرار کلاً وصیت نامه هیچ ارزشی نداره و نمیشه به هیچ طریق دیگه ای ثابتش کرد؟ یا فقط یه راه آسون برای اثبات وصیت نامه است و اگه ورثه اقرار نکردن، میشه از راه های دیگه ای ثابتش کرد؟ این ابهام خودش کلی دردسر درست کرده بود.
رأی وحدت رویه ۵۴ دیوان عالی کشور: وقتی بعضی ها قبول می کنن، چی میشه؟
همین ابهام باعث شد که توی سال ۱۳۵۱، هیأت عمومی دیوان عالی کشور یه رأی خیلی مهم صادر کنه که بهش میگن رأی وحدت رویه شماره ۵۴. این رأی اومد و گفت: اگه همه ورثه وصیت نامه عادی رو قبول نکنن و فقط بعضی هاش قبول کنن، اونوقت اون وصیت نامه فقط نسبت به سهم اون ورثه ای که اقرار کردن معتبره. یعنی چی؟ یعنی اگه چهار تا وارث داشته باشیم و فقط دوتاشون وصیت نامه عادی رو قبول کنن، وصیت نامه فقط به اندازه سهم ارث اون دو نفر معتبره و بقیه میتونن وصیت رو قبول نکنن. مثلاً اگه پدربزرگ گفته بود این زمین رو بدین به فلانی، ولی دو تا از ورثه قبول نمیکردن، اون زمین فقط به اندازه سهم ارث اون دو نفری که قبول کردن از وصیت نامه تبعیت میکرد و برای سهم اون دو نفر دیگه باید از ترکه جدا میشد.
خب، این رأی وحدت رویه خودش یه داستان جدید بود. یعنی اگه یکی از ورثه لج می کرد و وصیت رو قبول نمی کرد، کل وصیت نامه نصفه نیمه میشد و عملاً اجرای کاملش خیلی سخت و نشدنی بود. این وضع هم باعث شد که وصیت نامه های عادی کلی دردسر داشته باشن و پرونده های زیادی توی دادگاه ها با این مشکل مواجه بشن. واقعاً یه جورایی وصیت نامه عادی شبیه یه رفیق بود که معلوم نبود تا تهش باهات میاد یا نه!
شورای نگهبان اومد و ورق رو برگردوند! نقش کلیدی در اعتبار وصیت نامه عادی
حالا رسیدیم به قسمت هیجان انگیز ماجرا! بعد از انقلاب اسلامی، با روی کار اومدن شورای نگهبان، یه تغییر اساسی توی نگاه به اعتبار وصیت نامه های عادی ایجاد شد. شورای نگهبان با هدف تطبیق قوانین با موازین شرع، وارد ماجرا شد و دو تا نظریه مهم داد که کلاً قواعد بازی رو عوض کرد. یه جورایی گفت: آقا، این تشریفات قانونی خوبه، ولی اصل بر حجت شرعیه!
شورای نگهبان اصلا چیکاره ست تو این ماجرا؟
شاید براتون سؤال باشه که شورای نگهبان چه ربطی به وصیت نامه داره؟ وظیفه اصلی شورای نگهبان اینه که قوانین مجلس رو از نظر اینکه با شرع اسلام و قانون اساسی مطابقت دارن یا نه، بررسی کنه. یعنی اگه یه قانونی تصویب بشه که با شرع اسلام جور در نمیاد، شورای نگهبان میتونه اون رو رد کنه. تو بحث وصیت نامه عادی هم، چون پای احکام شرعی وصیت در میونه، شورای نگهبان ورود کرد و نظراتش واقعاً مسیر پرونده های دادگاه رو عوض کرد.
نظریه ۲۶۳۹ شورای نگهبان: حجت شرعی یعنی چی؟
یکی از مهم ترین نظرات شورای نگهبان، نظریه شماره ۲۶۳۹ مورخ ۱۳۶۷/۸/۴ بود. این نظریه به صراحت اعلام کرد:
… به طور کلی اعتبار وصیت نامه مانند سایر اسناد در صورتی است که حجت شرعی بر صحت مفاد آن باشد.
ببینید چقدر این جمله مهمه! این نظریه کلاً بازی رو عوض کرد. قبلش، قانون بیشتر به تشریفات قانونی وصیت نامه توجه میکرد (یعنی اینکه رسمی باشه، خودنوشت باشه و…). اما شورای نگهبان گفت: نه آقا! اینا خوبه، ولی اصل بر اینه که اون وصیت نامه یه حجت شرعی داشته باشه.
حالا این حجت شرعی یعنی چی؟ به زبون ساده، یعنی باید یه چیزی باشه که از نظر اسلام ثابت کنه این وصیت واقعاً همون چیزیه که متوفی میخواسته و درسته. مصادیق حجت شرعی چیا هستن؟
- بینه شرعیه: یعنی دو تا شاهد عادل (که تو اسلام بهشون میگن بینه شرعیه) باید بیان و شهادت بدن که این وصیت واقعاً از طرف متوفی بوده و درسته. این شهود باید شرایط خاص شرعی رو داشته باشن.
- اقرار ورثه: بله، اقرار ورثه هنوز هم یه حجت شرعی خیلی قویه. اگه ورثه خودشون اقرار کنن، دیگه حرفی باقی نمیمونه.
- علم قاضی: اگه قاضی پرونده از روی شواهد و قرائن مختلف به این علم برسه که وصیت نامه درسته، این هم خودش یه حجت شرعیه. البته این یکی خیلی حساسه و قاضی باید خیلی محکم و با دلیل به این علم برسه.
پس با این نظریه، دیگه صرف اینکه یه کاغذ دست نویس پیدا بشه، کافی نیست. باید یه جورایی ثابت بشه که این کاغذ واقعاً حرف دل متوفی بوده و از نظر شرعی هم معتبره. اینجوری بود که رویه دادگاه ها هم کم کم عوض شد و از این به بعد، برای تنفیذ وصیت نامه عادی، دنبال حجت شرعی می گشتن.
نظریه ۲۶۵۵ شورای نگهبان و ابطال ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی: شاهدی که دیگه اعتبار نداره؟
چند روز بعد از اون نظریه، شورای نگهبان یه نظریه مهم دیگه هم داد: نظریه شماره ۲۶۵۵ مورخ ۱۳۶۷/۸/۸. این نظریه ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی رو ابطال کرد. ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی چی میگفت؟ میگفت شهادت شهود (همون بینه) نمیتونه در مقابل اسناد رسمی یا اسنادی که اعتبارشون محرز شده، قرار بگیره. یعنی اگه شما یه سند رسمی داشتی، دیگه شهادت شاهد نمیتونست اونو باطل کنه.
حالا چرا شورای نگهبان این ماده رو باطل کرد؟ چون از نظر شرع اسلام، شهادت دو شاهد عادل (بینه شرعیه) ارزش خیلی بالایی داره و میتونه حتی در برابر بعضی اسناد هم معتبر باشه. با ابطال این ماده، راه برای پذیرش شهادت بینه شرعیه در پرونده های مختلف، از جمله اثبات وصیت نامه عادی، بازتر شد. یعنی اگه شما یه وصیت نامه عادی داشتی و میخواستی ثابتش کنی، حالا میتونستی با آوردن دو شاهد عادل که شرایط شرعی رو داشتن، کارت رو پیش ببری. این نظریه هم خیلی روی ادله اثبات دعوا در پرونده های وصیت اثر گذاشت و به نوعی تأکید شورای نگهبان رو بر اهمیت حجت شرعی دوچندان کرد.
حالا دیگه چی شد؟ کلا دیدگاه قضایی عوض شد؟
بله، دقیقاً! با این دو تا نظریه، دیدگاه کلی سیستم قضایی ما نسبت به وصیت نامه عادی متحول شد. دیگه فقط شکل و شمایل قانونی وصیت نامه ملاک نبود. حالا دادگاه ها باید بررسی میکردن که آیا علاوه بر اون، یه حجت شرعی هم برای صحت وصیت نامه عادی وجود داره یا نه. این یعنی دیگه کار دادگاه سخت تر شد، چون باید با دقت بیشتری به موضوع نگاه میکرد و فقط به صرف اینکه ورثه اقرار کنن یا نکنن، اکتفا نمیکرد. اینجوری بود که وصیت نامه عادی از اون حالت رفیق نیمه راه بودن، به سمت یک سند قابل اثبات، اما با تشریفات اثباتی شرعی، حرکت کرد.
وصیت نامه عادی تو دادگاه: بعد از حرف های شورای نگهبان چه خبره؟
حالا که شورای نگهبان سنگ بنای حجت شرعی رو گذاشته، باید ببینیم وقتی یه وصیت نامه عادی دست به دست میشه و میاد دادگاه، چه مراحلی رو طی میکنه و با چه چیزهایی میشه اعتبارش رو ثابت کرد. یه جورایی انگار دیگه وصیت نامه عادی رو مثل یه نامه دوستانه نگاه نمیکنن که هرکی گفت درسته، تموم شد. باید حسابی براش دلیل و مدرک جور کرد.
باید بریم دادگاه؟ چجوری وصیت نامه عادی رو تایید کنیم؟
بله، اگه وصیت نامه شما عادیه و ورثه هم همه شون یا بعضی هاشون اون رو قبول ندارن، چاره ای نیست جز اینکه برید دادگاه. باید یه دادخواست تنفیذ وصیت نامه عادی به دادگاه صالح تقدیم کنید. مرجع صالح هم معمولاً دادگاه خانواده محل آخرین اقامتگاه متوفی هست. توی این دادخواست، شما به عنوان کسی که از وصیت نامه ذینفع هستید (موصی له)، از دادگاه میخواید که صحت و اعتبار اون وصیت نامه عادی رو تایید کنه. بعد از اون، دادگاه شروع میکنه به رسیدگی و اینجاست که ادله اثبات دعوا وارد بازی میشن.
با چی میشه وصیت نامه عادی رو ثابت کرد؟
بعد از نظریات شورای نگهبان، ادله اثبات وصیت نامه عادی رنگ و بوی جدیدی پیدا کردن. دیگه صرفاً به ادله قانونی اکتفا نمیشه و پای ادله شرعی هم وسط میاد:
- اقرار ورثه: این هنوز هم قوی ترین و راحت ترین راهه. اگه همه ورثه بیان و توی دادگاه یا حتی خارج از دادگاه (با سند رسمی) اقرار کنن که وصیت نامه درسته، دیگه کار تمومه و دادگاه وصیت رو تنفیذ میکنه. اگه بعضی ها اقرار کنن، همونطور که رأی وحدت رویه ۵۴ گفته، فقط نسبت به سهم اونها معتبره. اما نکته مهم اینه که اقرار ورثه یک حجت شرعی برای دادگاه محسوب میشه.
- شهادت شهود شرعی (بینه شرعیه): با توجه به نظریه ۲۶۳۹ شورای نگهبان و ابطال ماده ۱۳۰۹ قانون مدنی، شهادت دو شاهد عادل (که شرایط شرعی رو داشته باشن) میتونه یک حجت شرعی برای اثبات وصیت نامه عادی باشه. یعنی اگه شاهدانی باشن که وصیت نامه رو دیدن و به صحت اون گواهی بدن، دادگاه میتونه بر اساس شهادت اون ها وصیت رو تنفیذ کنه. این روش بعد از نظرات شورای نگهبان، اهمیت بیشتری پیدا کرد.
- امارات قضایی و سوگند: امارات قضایی یعنی نشانه ها و قرائنی که قاضی رو به حقیقت موضوع میرسونه. مثلاً اینکه دست خط وصیت نامه واقعاً متعلق به متوفی باشه، یا محتوای وصیت نامه با روحیات و علایق متوفی جور در بیاد. اینها میتونن به عنوان دلایل کمکی کنار بقیه ادله قرار بگیرن. در مواردی هم ممکنه قاضی از ذینفع بخواد که سوگند بخوره.
- کارشناسی خط و امضا: خب، اینم یه دلیل خوبه، ولی بیشتر برای اثبات اینه که دست خط و امضای پای وصیت نامه واقعاً متعلق به متوفی بوده. این دلیل به تنهایی نمیتونه ثابت کنه که محتوای وصیت نامه درسته یا از نظر شرعی اعتبار داره. بیشتر یه دلیل کمکی و تکمیلی هست برای قاضی. یعنی قاضی اول از همه دنبال حجت شرعیه و بعدش این جور دلایل میتونه نظر قاضی رو قوی تر کنه.
قاضی چه نقشی داره تو تشخیص حجت شرعی؟
بعد از این همه حرف و حدیث، نقش قاضی توی پرونده های وصیت نامه عادی خیلی پررنگ میشه. قاضی دیگه نمیتونه فقط به ظاهر قضیه نگاه کنه. باید مثل یه کارشناس شرعی و حقوقی عمل کنه و با دقت تمام، ادله و شواهد رو بررسی کنه تا به علم برسه. این علم قاضی خودش یه حجت شرعیه. یعنی قاضی باید با تمام دلایل و شواهد (اقرار ورثه، شهادت شهود شرعی، امارات و…) به این نتیجه برسه که این وصیت واقعاً از متوفی صادر شده و معتبره. این کار قاضی رو خیلی سخت تر میکنه، چون باید با مسئولیت سنگینی به این پرونده ها رسیدگی کنه و مطمئن بشه که حق کسی ضایع نمیشه.
نظریه مشورتی قوه قضاییه (مثل ۷/۱۴۰۲/۸۴) چی میگه؟
توی این مسیر پیچیده، اداره کل حقوقی قوه قضاییه هم برای راهنمایی قضات و حقوقدانان، نظریات مشورتی صادر میکنه. مثلاً نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۸۴ مورخ ۱۴۰۲/۰۳/۲۱ یکی از همین نظریات بود که دقیقا به همین سؤالات بالا پاسخ داد.
فصل ششم قانون امور حسبی مصوب 1319 راجع به شکل تنظیم وصیت و انواع وصیت نامه از این حیث است و با استناد به مفهوم مخالف ماده 291 این قانون، وصیتی که به ترتیب مذکور در این فصل تنظیم شده است، بدون نیاز به تنفیذ در دادگاه، در مراجع رسمی مانند ادارات ثبت اسناد و املاک پذیرفته می شود و در غیر این صورت و چنانچه تمامی یا برخی از اشخاص ذی نفع در ترکه، به صحت وصیت اقرار نکنند، موصی له یا هر ذی نفع دیگری برای بهره مندی از مفاد وصیت باید با تقدیم دادخواست، تایید (تنفیذ) وصیت، اعتبار و صحت آن را به اثبات برساند و دادگاه رسیدگی کننده به این دادخواست با لحاظ ماده 1258 قانون مدنی در خصوص ادله اثبات دعوا و نیز مقررات مربوط به شرایط صحت وصیت مذکور در مواد 825 تا 860 قانون مدنی، به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم می کند. نظریه شماره 2639 مورخ 1367/8/4 شورای نگهبان که اعلام داشته است: «… به طور کلی اعتبار وصیت نامه مانند سایر اسناد در صورتی است که حجت شرعی بر صحت مفاد آن باشد» و همچنین نظریه شماره 2655 مورخ 1367/8/8 همان مرجع در ابطال ماده 1309 قانون مدنی از این نظر که شهادت بینه شرعیه را در برابر اسناد معتبر، فاقد ارزش دانسته است و همچنین ماده 62 قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور مصوب 1395 که تشخیص دادگاه در مورد اعتبار شرعی اسناد عادی معاملات راجع به اموال غیر منقول را واجد اثر دانسته است، موید این دیدگاه است.
این نظریه هم دقیقاً همین چیزایی رو که گفتیم، تأیید میکنه. یعنی میگه اگه وصیت نامه عادی باشه و ورثه هم اقرار نکنن، باید برید دادگاه و با ادله قانونی (مثل ماده ۱۲۵۸ قانون مدنی که ادله اثبات دعوا رو میگه) و البته با توجه به شرایط صحت وصیت (مواد ۸۲۵ تا ۸۶۰ قانون مدنی) و مهم تر از همه، با در نظر گرفتن نظریات شورای نگهبان درباره حجت شرعی و اعتبار بینه، ثابتش کنید. یه جورایی داره همون مسیر رو تایید میکنه و نشون میده که چقدر این موضوع برای قضات و حقوقدانان مهمه.
ماده ۶۲ قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور: یه نکته مهم دیگه!
یه نکته دیگه هم که باید بهش اشاره کنیم، ماده ۶۲ قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور مصوب ۱۳۹۵ هست. این ماده میگه که اگه یه سندی عادی باشه و مربوط به معامله اموال غیرمنقول (مثل خونه و زمین) باشه، تشخیص دادگاه در مورد اعتبار شرعی اون سند، دارای اثر قانونیه. این ماده هم باز تأکیدی بر اینه که دادگاه برای اسناد عادی (که وصیت نامه عادی هم جزو اونهاست) باید اعتبار شرعی رو هم بررسی کنه و فقط به ظاهر سند اکتفا نکنه. یعنی یه جورایی دست قاضی رو باز میذاره که بر اساس تشخیص خودش از نظر شرعی، اعتبار این اسناد رو تأیید یا رد کنه. این هم باز نشون میده که بعد از نظریات شورای نگهبان، چقدر اهمیت اعتبار شرعی در اثبات اسناد عادی (از جمله وصیت نامه عادی) پررنگ شده.
پس چی کار کنیم؟ چندتا راهنمایی خودمونی برای وصیت نامه عادی
بعد از این همه بحث و بررسی درباره وصیت نامه عادی و پیچیدگی های شرعی و حقوقی که باهاش درگیره، شاید براتون سؤال پیش بیاد که پس آخرش چی؟ با این همه داستان، تکلیف وصیت نامه عادی چیه؟ آیا اصلاً میشه بهش اعتماد کرد یا نه؟ بیاین با هم چند تا نکته و راهنمایی خودمونی رو مرور کنیم.
رسمی بهتره یا عادی؟ مقایسه خودمونی
اگه بخوایم خیلی خودمونی بگیم، وصیت نامه رسمی مثل اینه که شما یه ماشین مدل بالا و بیمه شده میخرید؛ هیچ نگرانی بابت سند و پلاک و اعتبارش ندارید. اما وصیت نامه عادی مثل اینه که یه ماشین قدیمی دست نویس میگیرید که معلوم نیست موقع انتقال سند به مشکل بخورید یا نه!
| ویژگی | وصیت نامه رسمی | وصیت نامه عادی | 
|---|---|---|
| تشریفات قانونی | دارد (در دفترخانه) | ندارد (یا ناقص است) | 
| اعتبار اولیه | بالا و قطعی | پایین و قابل خدشه | 
| نیاز به تنفیذ دادگاه | خیر، مگر در موارد خاص | بله، در صورت عدم اقرار ورثه | 
| سادگی اجرا | بسیار ساده | پیچیده و زمان بر | 
| احتمال دعاوی | بسیار کم | بسیار بالا | 
| هزینه ها (اولیه) | دارد (حق التحریر) | تقریباً ندارد | 
| هزینه ها (ثانویه) | تقریباً ندارد | بالا (هزینه دادرسی، وکیل و…) | 
دردسرهای وصیت نامه عادی که باید بدونی!
راستش رو بخواهید، تنظیم وصیت نامه عادی ممکنه در ابتدا خیلی راحت و بدون دردسر به نظر بیاد. یه قلم و کاغذ بر میدارید و می نویسید. اما این راحتی اولیه، بعداً میتونه کلی دردسر براتون ایجاد کنه:
- دعاوی طولانی و پرهزینه: اگه ورثه با وصیت نامه عادی کنار نیان، کارتون به دادگاه میکشه. پرونده های تنفیذ وصیت نامه عادی میتونن سال ها طول بکشن و کلی هزینه وکیل و دادرسی روی دستتون بذارن.
- عدم قطعیت: هیچ تضمینی نیست که دادگاه وصیت نامه عادی شما رو تنفیذ کنه. قاضی باید به حجت شرعی برسه و این پروسه میتونه خیلی سخت باشه. شاید شما فکر کنید وصیت نامه تون کامل و واضحه، اما از نظر دادگاه اینطور نباشه.
- فقدان یا ابهام در ادله: ممکنه نتونید شهود شرعی معتبر پیدا کنید، یا خط و امضاتون به راحتی قابل اثبات نباشه. همه اینها باعث میشه کار سخت تر بشه.
بهترین راه چیه؟ رسمی بنویسیم یا خودنوشت؟
با توجه به همه این پیچیدگی ها، اگه میخواید خیالتون از بابت وصیت نامه تون راحت باشه و بعد از فوت شما، عزیزان و ورثه تون درگیر دادگاه و دردسرهای حقوقی نشن، بهترین کار اینه که وصیت نامه رو به یکی از اشکال قانونی و معتبر تنظیم کنید:
- وصیت نامه رسمی: این بهترین و مطمئن ترین راهه. میرید دفتر اسناد رسمی، با کمک سردفتر که خودش یه حقوقدانه، وصیت نامه تون رو دقیق و بی نقص تنظیم می کنید و ثبتش می کنید. هیچ شکی تو اعتبارش نیست.
- وصیت نامه خودنوشت: اگه به هر دلیلی نمیتونید وصیت نامه رسمی تنظیم کنید، حتماً حتماً وصیت نامه خودنوشت رو انتخاب کنید و تمام و کمال شرایطش رو رعایت کنید: کلش با دست خط خودتون باشه، تاریخ دقیق داشته باشه، و امضا کنید. حتی میتونید برای اطمینان بیشتر، این وصیت نامه خودنوشت رو به عنوان امانت بذارید توی یه صندوق امانات یا بدید دست یه نفر مطمئن که بعد از فوت شما، اون رو ارائه بده.
این کارها رو نه فقط برای خودتون، بلکه برای آرامش خاطر ورثه تون هم انجام بدید تا بعد از شما، با دعوا و اختلاف روبرو نشن.
اگه ذینفع وصیت نامه عادی هستی، چی کار کنی؟
اگه شما موصی له (ذینفع وصیت) یه وصیت نامه عادی هستید، باید حسابی حواستون رو جمع کنید. کارتون سخته، ولی نشدنی نیست:
- مدارک رو جمع کنید: هر مدرکی که نشون بده این دست خط و امضا برای متوفی بوده، یا اینکه متوفی قصد وصیت داشته رو جمع آوری کنید.
- شاهد پیدا کنید: اگه شاهدانی هستن که از قصد متوفی برای وصیت خبر دارن، یا دیدن وصیت نامه رو نوشته، باهاشون صحبت کنید و مطمئن بشید که میتونن در دادگاه شهادت شرعی بدن.
- حتماً با وکیل مشورت کنید: پرونده های وصیت نامه عادی خیلی پیچیده ان و نیاز به تخصص دارن. یه وکیل خوب میتونه شما رو راهنمایی کنه که چطور ادله رو جمع آوری کنید و تو دادگاه چطور رفتار کنید.
ورثه هم وظایفی دارن؟
بله، ورثه هم در قبال وصیت نامه عادی مسئولیت دارن. اگه از وصیت متوفی باخبر هستید، بهتره همکاری کنید و اگه وصیت شرعاً و قانوناً درسته، بهش عمل کنید. کتمان وصیت یا مخالفت بی دلیل، نه تنها باعث طولانی شدن دعاوی میشه، بلکه ممکنه از نظر اخلاقی و شرعی هم براتون مسئولیت ایجاد کنه. یادمون باشه، احترام به آخرین اراده متوفی، بخشی از اخلاق و انصاف هست.
حرف آخر: وصیت نامه عادی، یه ماجرای پر پیچ و خم
خب، رسیدیم به آخر داستان وصیت نامه عادی و نقش شورای نگهبان در این ماجرا. همونطور که دیدیم، نظریه شورای نگهبان در خصوص وصیت نامه عادی یه نقطه عطف خیلی مهم تو سیستم حقوقی ما بود. این نظریات، دیدگاه رو از صرف تشریفات قانونی، به سمت لزوم اثبات حجت شرعی تغییر داد. یعنی دیگه وصیت نامه عادی فقط با یه امضا و دست خط ساده، کارش راه نمیفته و باید اثبات بشه که از نظر شرعی هم درسته و قصد متوفی هم واقعاً همین بوده.
این پیچیدگی ها نشون میده که چقدر تنظیم وصیت نامه، موضوع حساسی هست و نباید اون رو ساده بگیریم. توصیه اصلی همینه که تا میتونید، وصیت نامه تون رو به شکل رسمی یا حداقل خودنوشت با رعایت تمام جزئیات قانونی تنظیم کنید تا هم خودتون خیالتون راحت باشه و هم بعد از فوت شما، عزیزانتون مجبور نشن تو راهروهای دادگستری دنبال اثبات حجت شرعی باشن. اگه هم درگیر چنین وصیت نامه ای هستید، حتماً با یه وکیل متخصص مشورت کنید. یادمون باشه، گاهی اوقات یه هزینه کوچیک در ابتدای کار، میتونه جلوی کلی دردسر و هزینه های سنگین رو تو آینده بگیره.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نظریه شورای نگهبان: وصیت نامه عادی و وجاهت قانونی آن" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نظریه شورای نگهبان: وصیت نامه عادی و وجاهت قانونی آن"، کلیک کنید.
 
				


