صلح عمری قابل رجوع؟ | بررسی کامل حقوقی و شرایط فسخ

صلح عمری قابل رجوع؟ | بررسی کامل حقوقی و شرایط فسخ

صلح عمری قابل رجوع است

خیلی ها وقتی صحبت از صلح عمری می شود، این سوال برایشان پیش می آید که آیا می توان از این قرارداد رجوع کرد؟ در یک کلام، باید بگوییم صلح عمری اصولا قابل رجوع یک طرفه نیست، چون یک عقد لازم محسوب می شود. اما این تمام ماجرا نیست! در شرایط خاصی مثل وجود حق فسخ در قرارداد، باطل بودن قرارداد از اساس، یا توافق دو طرف، امکان خاتمه دادن به آن وجود دارد. پس با ما همراه باشید تا سیر تا پیاز این موضوع را با هم بررسی کنیم.

تاحالا به این فکر کرده اید که چطور می توانید سرنوشت اموالتان را بعد از خودتان مشخص کنید، بدون اینکه گرفتار پیچ وخم های ارث و وصیت شوید؟ یا شاید دلتان می خواهد خانه تان را به کسی واگذار کنید، اما دوست دارید تا زنده اید خودتان در آن زندگی کنید یا اجاره اش را بگیرید؟ اینجا است که پای یکی از قراردادهای جذاب و کاربردی حقوقی به نام «صلح عمری» به میان می آید. خیلی ها سراغ این قرارداد می روند؛ از پدر و مادری که می خواهند خیالشان بابت آینده فرزندانشان راحت باشد، تا افرادی که دنبال یک راهکار هوشمندانه برای انتقال اموال و مدیریت دارایی هایشان هستند. اما همیشه یک سوال مهم پیش می آید: آیا می توانیم از این صلح برگردیم؟ آیا صلح عمری قابل رجوع است؟

صلح عمری چیست و چرا برای ما مهم است؟

بگذارید اول از همه ببینیم اصلاً این صلح عمری که اینقدر از آن حرف می زنیم، چه جور قراردادی است و چرا این همه طرفدار دارد. شناخت این قرارداد، پایه و اساس فهمیدن این است که چطور و در چه شرایطی می توان از آن رجوع کرد یا آن را فسخ کرد.

بیایید صلح عمری را بهتر بشناسیم

کلمه صلح در زبان خودمانی یعنی آشتی و سازش، اما در دنیای حقوقی، معنای گسترده تری دارد. صلح یک قرارداد خاص است که می تواند جایگزین خیلی از معاملات دیگر مثل خرید و فروش یا اجاره شود. حالا وقتی صلح می شود عمری، داستان کمی فرق می کند.

صلح عمری یعنی اینکه یک نفر (که به او می گوییم مصالح یا صلح کننده) مالکیت یک مال (مثل خانه، زمین، ماشین یا حتی پول) را به شخص دیگری (که به او می گوییم متصالح یا صلح گیرنده) منتقل می کند. اما یک شرط مهم دارد: مصالح تا وقتی زنده است، می تواند خودش از منافع آن مال استفاده کند. یعنی چی؟ یعنی اگر خانه ای را صلح کرده، خودش می تواند تا آخر عمر در آن زندگی کند، یا اگر خواست، آن را اجاره بدهد و کرایه اش را بردارد. فقط بعد از فوت مصالح است که متصالح هم صاحب عین مال می شود و هم می تواند از منافعش استفاده کند. برای همین بهش می گویند عمری؛ یعنی تا عمر مصالح باقی است، حق استفاده با اوست.

مثلاً فکر کنید پدری (مصالح) می خواهد خانه اش را به پسرش (متصالح) بدهد، اما دلش نمی خواهد تا آخر عمر بی خانه بماند. یک صلح عمری ملک می بندند. پسر از همین حالا مالک خانه می شود، اما پدر تا آخر عمرش می تواند در آن خانه ساکن باشد. بعد از فوت پدر، دیگر کل خانه و تمام حقوق مربوط به آن، از جمله سکونت، به پسر می رسد.

چرا بعضی ها سراغ صلح عمری می روند؟

صلح عمری الکی که محبوب نشده! این قرارداد کلی مزیت دارد که باعث شده افراد زیادی به آن رو بیاورند. بیایید چند تا از مهم ترین این مزایا را با هم ببینیم:

  • انعطاف پذیری در انتقال مالکیت: با صلح عمری، شما می توانید مال خود را به هر کسی که دلتان می خواهد واگذار کنید، بدون اینکه منتظر وصیت یا قوانین پیچیده ارث باشید. این یک جور تضمین برای خواسته های شماست.
  • مدیریت ارث و وصیت: یکی از بزرگترین دغدغه ها، موضوع ارث است. وصیت فقط تا یک سوم اموال شما معتبر است، اما با صلح عمری می توانید سرنوشت تمام اموالتان را مشخص کنید و دیگر نیازی نیست نگران این باشید که وراث، وصیت شما را قبول کنند یا نه.
  • مزایای مالیاتی: معمولاً هزینه ها و مالیات انتقال مالکیت از طریق صلح عمری، کمتر از روش های دیگر مثل فروش (بیع) است. این خودش یک صرفه جویی حسابی محسوب می شود.
  • حفظ حق استفاده از منافع: مهمترین مزیت برای خیلی ها همین است. شما مال را منتقل می کنید، اما تا وقتی زنده اید، حق استفاده از آن را دارید. مثلاً می توانید در خانه خودتان بمانید یا اجاره اش را بگیرید. این یعنی هم از آینده مال مطمئنید و هم از حال خودتان لذت می برید.

ماهیت صلح عمری: یک قرارداد محکم و لازم

در عالم حقوق، قراردادها دو دسته اند: لازم و جایز. قراردادهای جایز مثل وکالت هستند که هر وقت دلتان خواست می توانید آن را بهم بزنید. اما عقد لازم مثل صلح عمری، قراردادی است که وقتی امضایش کردید، به قول معروف پای آن هستید و نمی توانید همین طوری یک طرفه از آن رجوع کنید. این ماهیت لازم بودن صلح عمری، یعنی طرفین باید به مفاد آن پایبند بمانند و همین نکته است که موضوع قابل رجوع بودن صلح عمری را پیچیده می کند.

وقتی می گوییم صلح عمری یک عقد لازم است، یعنی هیچ کدام از طرفین (نه مصالح و نه متصالح) بدون دلیل قانونی یا توافق قبلی، نمی توانند آن را لغو کنند. اینجاست که تفاوت بین رجوع (برگشتن از قرارداد) و فسخ (برهم زدن قرارداد به دلیل قانونی) و ابطال (باطل بودن قرارداد از ابتدا) و اقاله (برهم زدن با توافق دو طرف) خودش را نشان می دهد. پس بیایید در بخش های بعدی دقیق تر ببینیم در چه شرایطی این نه قاطع قانون، به بله تبدیل می شود و می شود صلح نامه عمری را باطل کرد یا فسخ کرد.

چطور میشه صلح عمری رو فسخ کرد؟ وقتی قانون راه فرار نشون میده!

دیدیم که صلح عمری، یک عقد لازم است و به این راحتی ها نمی شود از آن برگشت. اما همیشه استثناهایی وجود دارد. یکی از این راه ها، استفاده از «حق فسخ» است. فسخ یعنی چی و چه فرقی با ابطال یا اقاله دارد؟ این ها سوالات مهمی هستند که باید پاسخشان را بدانید.

فرق فسخ، ابطال و اقاله چیست؟

قبل از اینکه سراغ جزئیات فسخ صلح عمری برویم، بیایید این سه واژه حقوقی را خوب از هم تشخیص دهیم، چون خیلی وقت ها با هم اشتباه گرفته می شوند:

  1. فسخ (Cancellation): فکر کنید یک قرارداد بسته اید، بعداً به یک دلیلی که در قانون آمده یا خودتان در قرارداد شرط کرده اید، می توانید یک طرفه آن را بر هم بزنید. نکته مهم این است که فسخ، آثار قرارداد را از زمان فسخ به بعد از بین می برد. یعنی هر اتفاقی که تا قبل از فسخ افتاده، سر جای خودش است و صحیح است.
  2. ابطال (Annulment/Voidance): اینجا دیگر قضیه فرق می کند. ابطال یعنی قرارداد از همان لحظه اول که بسته شده، کلاً باطل و بی اعتبار بوده است. انگار که از اول هیچ قراردادی وجود نداشته. پس همه آثار آن هم از بین می رود و باید وضعیت به حالت قبل برگردد.
  3. اقاله (Mutual Termination): این ساده ترین راه است. اقاله یعنی هر دو طرف قرارداد با رضایت کامل و توافق هم، تصمیم می گیرند که قرارداد را برهم بزنند. اینجا دیگر نیازی به دلیل خاصی نیست و هر وقت دو طرف خواستند، می توانند این کار را انجام دهند.

حالا که تفاوت ها را دانستیم، تمرکزمان را می گذاریم روی فسخ صلح عمری. همان طور که گفتیم، صلح عمری یک عقد لازم است و فقط در شرایط خاصی که به آن ها «خیارات» می گوییم، می توان آن را فسخ کرد.

خیاراتی که به شما حق فسخ می دهند

قانون گذار برای حفاظت از حقوق طرفین، یک سری راه های فرار (خیارات) از قراردادهای لازم را پیش بینی کرده است. در مورد صلح عمری هم این خیارات وجود دارند:

خیار شرط: حق فسخی که خودتان می گذارید

فکر کنید می خواهید ملکی را به صورت صلح عمری به فرزندتان بدهید، اما نگرانید که شاید در آینده نیاز مالی پیدا کنید یا نظرتان عوض شود. اینجا می توانید از «خیار شرط» استفاده کنید. خیار شرط یعنی شما در همان متن قرارداد صلح نامه عمری، یک شرط می گذارید که مثلاً تا مدت معینی (مثلاً 5 سال) یا در صورت اتفاق افتادن یک رویداد خاص، حق فسخ قرارداد را برای خودتان نگه می دارید.

مثلاً در قرارداد می نویسید: «مصالح حق دارد ظرف مدت دو سال از تاریخ انعقاد این صلح نامه، هر زمان که اراده کند، این صلح را فسخ نماید.» اگر این شرط به صراحت و روشنی در قرارداد ذکر شود، به آن صلح، «صلح خیاری» می گویند. در این صورت، مصالح می تواند در مدت معین شده، بدون نیاز به دادگاه یا رضایت متصالح، قرارداد را فسخ کند. پس، اگر دنبال راهی برای رجوع از صلح عمری هستید، یکی از بهترین و امن ترین راه ها، گنجاندن همین خیار شرط در صلح عمری است.

خیار تخلف از شرط: وقتی طرف مقابل زیر قولش می زند

فرض کنید شما ملکی را به صورت صلح عمری به پسرتان (متصالح) منتقل می کنید و در قرارداد شرط می کنید که او باید ماهیانه مبلغی را به عنوان کمک هزینه به شما پرداخت کند. حالا اگر پسرتان از انجام این شرط سر باز زند و زیر قولش بزند، شما می توانید به استناد «خیار تخلف از شرط»، قرارداد صلح عمری را فسخ کنید.

این خیار زمانی به وجود می آید که یکی از طرفین، شرطی را که در قرارداد صلح گنجانده شده (خواه شرط فعل باشد، خواه شرط صفت یا شرط نتیجه) انجام ندهد. مهم است که شرط به صورت واضح در قرارداد ذکر شده باشد. در این حالت، کسی که شرط به نفع او بوده (مصالح در مثال بالا)، می تواند بدون نیاز به رضایت طرف مقابل، قرارداد را فسخ کند. خیار تخلف از شرط صلح عمری یکی از مهمترین دلایل فسخ صلح عمری است.

خیار تدلیس: وقتی سرتان کلاه می رود!

گاهی وقت ها پیش می آید که یکی از طرفین قرارداد، با فریب و گول زدن (تدلیس)، طرف دیگر را وادار به بستن قرارداد می کند. مثلاً متصالح با نشان دادن یک سری اسناد دروغین یا پنهان کردن واقعیت ها، مصالح را متقاعد می کند که مالش را به او صلح کند. اگر این فریب و گول زدن (تدلیس) اثبات شود، کسی که فریب خورده، حق فسخ قرارداد را پیدا می کند. این حق به «خیار تدلیس» معروف است.

البته اثبات تدلیس کار راحتی نیست و نیاز به شواهد و مدارک محکمی دارد. اما اگر ثابت شود، فسخ صلح عمری به خاطر تدلیس کاملاً قانونی و امکان پذیر است. ماده 764 قانون مدنی هم صراحتاً می گوید: «تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است.»

«به یاد داشته باشید که در قراردادهای صلح عمری، اگر حق فسخ (خیار شرط) را برای خودتان در نظر نگیرید یا شرایط دقیق فسخ را مشخص نکنید، برگشت از قرارداد به شدت سخت و پیچیده می شود.»

صلح عمری معوض: وقتی پای معامله در میان است

همان طور که می دانید، صلح عمری می تواند بلاعوض باشد (یعنی بدون اینکه متصالح چیزی در ازایش بدهد) یا معوض (یعنی متصالح در ازای دریافت مال صلح شده، چیز دیگری را به مصالح بدهد). اگر صلح عمری معوض باشد، یعنی در ازای صلح مال، عوضی رد و بدل شده، آن وقت ممکن است خیارات دیگری هم به کار بیایند. مثلاً اگر عوض پرداختی کمتر از ارزش واقعی مال باشد و مصالح متوجه غبن (ضرر فاحش) شود، می تواند به استناد «خیار غبن» قرارداد را فسخ کند. این دقیقاً مثل بقیه معاملات است که اگر غبن اثبات شود، حق فسخ ایجاد می شود. پس اگر صلح عمری شما معوض باشد، راه های بیشتری برای فسخ قرارداد صلح عمری دارید.

مراحل فسخ صلح عمری: از حرف تا عمل

حالا که فهمیدیم در چه شرایطی می توان صلح عمری را فسخ کرد، بیایید ببینیم این کار در عمل چطور انجام می شود. آیا همیشه باید به دادگاه رفت؟ یا راه های ساده تری هم هست؟

فسخ بدون دادگاه (اگه حقش رو داشته باشی!)

خوشبختانه، در یک حالت خاص، برای فسخ صلح عمری نیازی به پای دادگاه رفتن نیست. این حالت زمانی است که شما از «خیار شرط» استفاده کرده اید و در متن صلح نامه عمری به صراحت و بدون قید و شرط، حق فسخ را برای خودتان (مصالح) پیش بینی کرده اید و مدت آن هم تمام نشده باشد.

در این وضعیت، شما (مصالح) می توانید مستقیماً به همان دفترخانه اسناد رسمی که صلح نامه را تنظیم کرده اید، مراجعه کنید. آنجا یک سند به نام «اقرار به فسخ» یا «فسخ نامه» تنظیم می کنید و با امضای آن، اراده خودتان برای فسخ را اعلام می کنید. بعد از این کار، فسخ شما رسمی می شود و نیازی به حکم دادگاه نیست. یادتان باشد که جزئیات مربوط به این فسخ (مثلاً چه مالی بوده و در چه تاریخی صلح شده) باید در متن فسخ نامه به دقت ذکر شود.

این روش، سریع ترین و کم دردسرترین راه برای فسخ صلح عمری است، البته به شرطی که از قبل، حق فسخ را در قرارداد شرط کرده باشید.

وقتی پای دادگاه وسط میاد

اگر حق فسخ شما از نوع «خیار تخلف از شرط» یا «خیار تدلیس» باشد، یا به هر دلیل دیگری نیاز به اثبات حق فسخ خود داشته باشید، دیگر کارتان با دفترخانه به تنهایی راه نمی افتد و باید پای دادگاه وسط بیاید. مراحل کار به این صورت است:

  1. ارسال اظهارنامه رسمی: اولین قدم این است که اراده خودتان برای فسخ را به صورت رسمی و کتبی به طرف مقابل (متصالح) اعلام کنید. این کار از طریق «اظهارنامه قضایی» انجام می شود. در اظهارنامه، شما باید به وضوح دلیل فسخ و اراده خودتان را بیان کنید. این اظهارنامه حکم یک اخطار رسمی را دارد.
  2. طرح دعوای «تأیید فسخ قرارداد صلح عمری»: بعد از ارسال اظهارنامه، باید به دادگاه حقوقی مراجعه کرده و دادخواستی مبنی بر «تأیید فسخ قرارداد صلح عمری» تنظیم و ارائه کنید. در این دادخواست، باید مدارک و مستنداتی را که اثبات کننده حق فسخ شما هستند (مثل صلح نامه اصلی، اظهارنامه ارسالی و هر دلیل دیگری که نشان دهد متصالح به شرط عمل نکرده یا تدلیس کرده است) ضمیمه کنید.
  3. رسیدگی در دادگاه: دادگاه به موضوع رسیدگی می کند و اگر دلایل شما را برای فسخ کافی و موجه تشخیص دهد، حکم به «تأیید فسخ» می دهد. یادتان باشد که حتی اگر حق فسخ را دارید، تا زمانی که دادگاه آن را تأیید نکند، فسخ شما کامل و قطعی نیست و متصالح هم موظف به قبول آن نیست. نقش قاضی در اینجا، احراز این است که آیا واقعاً شرایط قانونی برای فسخ فراهم بوده است یا خیر.

پس، اگر حق فسخ شما نیاز به اثبات دارد، باید این مراحل حقوقی را طی کنید. مدارک لازم برای فسخ صلح عمری معمولا شامل صلح نامه، کارت ملی، و مستندات مربوط به خیار (مثل شواهد تدلیس یا عدم انجام شرط) است.

ابطال صلح عمری: وقتی قرارداد از اول مشکل داشته!

تا اینجا در مورد فسخ صحبت کردیم، یعنی قراردادی که درست بسته شده، اما بعداً به دلیلی برهم می خورد. حالا بیایید سراغ «ابطال» برویم. ابطال یعنی قرارداد اصلاً از همان لحظه اولی که بسته شده، ایراد اساسی داشته و باطل بوده است. مثل خانه ای که از فونداسیون خراب باشد! پس باطل کردن صلح عمری یعنی اثبات کنید که این صلح نامه از ریشه و بن با مشکل روبه رو بوده است.

چه چیزهایی باعث میشه صلح نامه باطل باشه؟

یک قرارداد، برای اینکه معتبر باشد، باید یک سری شرایط اساسی را داشته باشد. این ها همان ارکان اصلی صحت معامله هستند که در ماده 190 قانون مدنی هم به آن ها اشاره شده است. اگر هر کدام از این ارکان نباشد، قرارداد از همان اول باطل است:

  • عدم وجود قصد و رضایت: طرفین باید واقعاً قصد انجام معامله را داشته باشند و با رضایت کامل آن را امضا کنند. اگر مثلاً کسی را با زور و تهدید وادار به امضای صلح نامه کرده باشید، آن صلح از اول باطل است.
  • فقدان اهلیت طرفین: طرفین قرارداد باید «اهلیت» داشته باشند. یعنی عاقل، بالغ و رشید باشند. اگر کسی مجنون، نابالغ یا سفیه (کسی که توانایی مدیریت امور مالی خود را ندارد) باشد، نمی تواند صلح کند یا صلح بگیرد و قراردادش باطل است.
  • نامشروع بودن جهت معامله: هدف از معامله باید مشروع باشد. مثلاً اگر کسی برای فرار از بدهی هایش اموالش را صلح کند و این قصد برای متصالح هم مشخص باشد، این صلح باطل است.
  • مجهول یا نامعین بودن مورد صلح: مالی که صلح می شود باید معلوم و مشخص باشد. نمی شود گفت «یکی از خانه هایم را صلح کردم» بدون اینکه مشخص کنید کدام خانه. مورد صلح باید به قدری معین و مشخص باشد که جای ابهامی باقی نماند.
  • اشتباه در شخص متصالح (در صلح عمری بلاعوض): در صلح عمری بلاعوض (یعنی بدون دریافت عوض)، شخصیت متصالح اهمیت زیادی دارد. اگر مصالح به خاطر شخص خاصی (مثلاً فرزندش) صلح کرده باشد و بعداً معلوم شود که در مورد هویت متصالح اشتباه کرده، این صلح می تواند باطل باشد.

پس اگر هر کدام از این شرایط در مورد صلح عمری شما وجود نداشته باشد، قرارداد از اول باطل است و می توان درخواست ابطال صلح نامه عمری را داد.

چطور درخواست ابطال صلح نامه رو به دادگاه ببریم؟

برخلاف فسخ که در بعضی موارد بدون دادگاه هم می شود، برای ابطال صلح نامه همیشه باید به دادگاه مراجعه کرد. مراحل کار شبیه به فسخ از طریق دادگاه است، اما نوع دعوا فرق می کند:

  1. طرح دعوای «اعلام بطلان قرارداد صلح عمری»: شما باید به دادگاه حقوقی مراجعه کرده و دادخواستی با عنوان «اعلام بطلان قرارداد صلح عمری» ارائه کنید.
  2. اثبات دلایل بطلان: در دادگاه، وظیفه شماست که ثابت کنید یکی از شرایط اساسی صحت معامله (که بالاتر توضیح دادیم) از ابتدا در این صلح نامه وجود نداشته است. مثلاً باید مدارکی ارائه کنید که نشان دهد طرف مقابل اهلیت نداشته یا قصد و رضایت واقعی وجود نداشته است.
  3. صدور حکم دادگاه: اگر دادگاه دلایل شما را کافی تشخیص دهد، حکم به «اعلام بطلان» صلح نامه می دهد. با صدور این حکم، صلح نامه از همان ابتدا بی اعتبار تلقی می شود و همه آثار آن از بین می رود.

این فرآیند هم پیچیدگی های خاص خودش را دارد و معمولاً نیاز به مشورت با وکیل متخصص در امور ملکی و قراردادی دارد تا بتوانید دلایل بطلان را به خوبی اثبات کنید.

اقاله صلح عمری: وقتی همه با هم به توافق می رسند

همان طور که در ابتدا اشاره کردیم، «اقاله» یکی دیگر از راه های خاتمه دادن به قراردادهای لازم است. شاید بشود گفت اقاله، ساده ترین و کم دردسرترین راه برای برگشت از صلح عمری است؛ به شرطی که هر دو طرف با هم توافق داشته باشند.

اقاله یعنی چی؟

اقاله یعنی برهم زدن یک قرارداد با رضایت و اراده مشترک همه طرفین آن. هیچ پیچیدگی قانونی خاصی ندارد و برخلاف فسخ و ابطال، نیازی به اثبات دلیل یا وجود خیار خاصی نیست. هر عقد لازمی را می توان با اقاله برهم زد، و صلح عمری هم از این قاعده مستثنی نیست. مهم این است که هم مصالح و هم متصالح، هر دو با هم توافق کنند که قرارداد صلح عمری را تمام کنند.

مراحل و نکات اقاله صلح عمری

اقاله می تواند به صورت شفاهی یا کتبی انجام شود، اما از آنجا که صلح عمری معمولاً در مورد اموال مهمی مثل ملک است و به صورت سند رسمی تنظیم می شود، بهتر است که اقاله آن هم به صورت رسمی و در همان دفترخانه انجام شود تا بعدها مشکلی پیش نیاید. مراحل و نکات اقاله به این صورت است:

  1. توافق طرفین: اول و مهم تر از همه، مصالح و متصالح باید با هم به توافق برسند که می خواهند صلح نامه را برهم بزنند.
  2. مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی: بعد از توافق، هر دو طرف با هم به دفترخانه اسناد رسمی که صلح نامه اصلی را تنظیم کرده اند، مراجعه می کنند.
  3. تنظیم سند اقاله: در دفترخانه، یک سند به نام «اقاله صلح نامه» تنظیم می شود که در آن، هر دو طرف اعلام می کنند با رضایت کامل، قرارداد صلح عمری را اقاله می کنند و آثار آن را از بین می برند.

با اقاله، آثار صلح عمری از بین می رود و وضعیت مال به حالت قبل از صلح برمی گردد. یعنی مالکیت مال دوباره به مصالح منتقل می شود و حق انتفاع متصالح هم از بین می رود. اقاله یکی از راه های مسالمت آمیز و بدون دردسر برای ابطال قرارداد صلح عمری است.

صلح عمری و فوت متصالح (صلح گیرنده): آیا باز هم میشه رجوع کرد؟

یکی از سوالات پرتکرار این است که اگر متصالح (کسی که مال به نفع او صلح شده) قبل از مصالح (صاحب اصلی مال) فوت کند، چه اتفاقی برای صلح عمری می افتد؟ آیا مصالح می تواند در این شرایط، قرارداد را فسخ کند و مال را پس بگیرد؟

فوت متصالح چه تاثیری روی صلح عمری داره؟

یادتان هست گفتیم صلح عمری یک عقد لازم است؟ خب، یکی از ویژگی های مهم عقود لازم این است که با فوت یکی از طرفین (مگر اینکه شرط خاصی شده باشد)، از بین نمی روند. این یعنی اگر متصالح زودتر از مصالح فوت کند، صلح عمری به قوت خودش باقی می ماند.

در این حالت، مالکیت عین مال صلح شده که به متصالح منتقل شده بود، به ورثه متصالح منتقل می شود. یعنی حالا ورثه متصالح، مالک مال هستند. اما یک نکته مهم اینجا هست: مصالح (صاحب اصلی مال) همچنان حق استفاده از منافع مال را تا پایان عمر خودش دارد. یعنی اگر خانه را صلح کرده، کماکان خودش می تواند در آن زندگی کند یا اجاره اش را بگیرد، اما بعد از فوت او، این حق منافع هم به ورثه متصالح می رسد.

پس به طور کلی، فوت متصالح به خودی خود باعث فسخ صلح عمری نمی شود و مصالح نمی تواند صرفاً به دلیل فوت متصالح، قرارداد را فسخ یا ابطال صلح نامه عمری را درخواست کند.

استثناها: فقط اگه شرط شده باشه

تنها حالتی که مصالح می تواند بعد از فوت متصالح، صلح عمری را فسخ کند، این است که در همان متن صلح نامه عمری، به صراحت این شرط را گنجانده باشد. مثلاً قید کرده باشد که: «در صورت فوت متصالح قبل از مصالح، مصالح حق فسخ این قرارداد را خواهد داشت.» اگر چنین شرطی در قرارداد باشد، آن وقت مصالح می تواند از این حق استفاده کند و اقدام به فسخ صلح عمری پس از فوت متصالح نماید. در غیر این صورت، مال به ورثه متصالح می رسد و مصالح فقط حق استفاده از منافع را تا پایان عمر خود خواهد داشت.

بنابراین، اگر می خواهید چنین احتمالی را پوشش دهید، حتماً هنگام تنظیم صلح نامه، این شرط را با دقت و صراحت در متن قرارداد قید کنید.

نتیجه گیری: جمع بندی نهایی درباره رجوع از صلح عمری

خب، به انتهای بحث شیرین و البته کمی پیچیده صلح عمری قابل رجوع است رسیدیم. همان طور که با هم دیدیم، در حالت کلی و به قول حقوقی ها «اصل بر آن است که»، صلح عمری مثل یک قول محکم است که نمی شود به همین راحتی از آن برگشت. چون این قرارداد یک «عقد لازم» است و طرفین را به خودش پایبند می کند. فکرش را بکنید، مثل یک دیوار استوار است که قرار نیست با هر بادی بلرزد و فروبریزد!

اما خوشبختانه، قانون برای شرایط خاص، درها را کاملاً نبسته و راه هایی برای خاتمه دادن به قرارداد صلح عمری پیش بینی کرده است:

  • اگر از قبل و باهوش باشید، یعنی در همان متن صلح نامه عمری، «خیار شرط» (همان حق فسخ خودساخته) را برای خودتان گذاشته باشید، می توانید به راحتی و حتی گاهی بدون نیاز به دادگاه، آن را فسخ کنید. این بهترین راه برای حفظ انعطاف پذیری است.
  • اگر طرف مقابل زیر قولش زد و به شرطی که در قرارداد بود عمل نکرد (خیار تخلف از شرط)، یا خدای ناکرده با فریب و گول زدن (خیار تدلیس) شما را وادار به صلح کرد، باز هم می توانید به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای فسخ قرارداد صلح عمری را داشته باشید.
  • اگر قرارداد از اساس مشکل داشت و شرایط اصلی صحت یک معامله را نداشت (مثلاً قصد و رضایت نبود یا یکی از طرفین اهلیت نداشت)، می توانید از دادگاه بخواهید که آن را «باطل» اعلام کند. این یعنی قرارداد از روز اول وجود خارجی نداشته است.
  • و بالاخره، اگر هم شما و هم متصالح، هر دو دلتان خواست که قرارداد را برهم بزنید، می توانید با «اقاله» به راحتی و با رضایت کامل، به این قرارداد پایان دهید. این راه حل رفاقت آمیز و بدون دردسر است.

یادتان باشد، دنیای حقوق، مثل یک جنگل پر از درختان بلند و تو در تو است. هر قدمی که برمی دارید، می تواند آینده مالی و زندگی شما را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، در مورد مسائل مهمی مثل صلح عمری و رجوع از صلح عمری، همیشه بهترین کار این است که با یک مشاور حقوقی متخصص صحبت کنید. آن ها با تمام پیچیدگی ها و جزئیات قانونی آشنا هستند و می توانند بهترین راهکار را به شما نشان دهند تا با خیال راحت و قدم های محکم، به جلو بروید. پس هیچ وقت برای مشورت گرفتن دریغ نکنید!

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "صلح عمری قابل رجوع؟ | بررسی کامل حقوقی و شرایط فسخ" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "صلح عمری قابل رجوع؟ | بررسی کامل حقوقی و شرایط فسخ"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه