
رای وحدت رویه در خصوص اقرار
اقرار در دادگاه، یکی از مهم ترین و قوی ترین دلایلی است که می تواند سرنوشت یک پرونده را تغییر دهد. برای همین، فهمیدن درست و یکپارچه از این موضوع حسابی اهمیت دارد و اینجا است که رای وحدت رویه در خصوص اقرار به کمکمان می آید تا ابهامات را برطرف کند.
وقتی حرف از اقرار در مسائل حقوقی و کیفری می شود، انگار یک نفر خودش، علیه خودش حرفی زده که به نفع طرف مقابل است. خب، این حرف چقدر اعتبار دارد؟ چطور باید بهش استناد کرد؟ اصلاً چه شرایطی باید داشته باشد تا قانونی محسوب شود؟ این ها سؤالاتی هستند که دیوان عالی کشور با صدور «آرای وحدت رویه» سعی کرده جواب های روشنی بهشون بده. این آرا مثل یک چراغ راهنما عمل می کنند تا همه دادگاه ها و مراجع قضایی، یک جور و یکدست این مفهوم مهم رو تفسیر و اجرا کنند. در این مقاله می خواهیم با هم نگاهی بندازیم به مفهوم اقرار، انواعش، اعتبارش و البته مهم ترین آرای وحدت رویه که در این زمینه صادر شده اند؛ از وصیت نامه های عادی گرفته تا اقرار در پرونده های کیفری.
مفهوم حقوقی اقرار و مبانی آن
قبل از اینکه بریم سراغ آرای وحدت رویه، بد نیست اول ببینیم اصلاً اقرار یعنی چی و از کجا آب می خوره. اقرار، توی زبان ساده، یعنی اینکه یک نفر یک حقی رو که برای خودش نیست و برای کس دیگه ایه، قبول کنه و بهش اعتراف کنه. این یکی از قوی ترین دلایل اثبات هر چیزی توی دادگاه هاست.
اقرار یعنی چی؟ ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی چه می گوید؟
ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی تعریف خیلی سرراستی از اقرار بهمون می ده. میگه: اقرار، اخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود. یعنی چی؟ یعنی شما یه خبری میدی، یه چیزی رو اعلام می کنی، که این خبر به نفع یک نفر دیگه است و به ضرر خودته. مثلاً میگی من به فلانی ۱۰۰ میلیون تومن بدهکارم. این اقرار شما به وجود یه بدهی، هم به نفع فلانی است و هم به ضرر خودته.
حالا چرا اینقدر اقرار مهمه؟ چون آدم ها معمولاً به ضرر خودشون حرف نمی زنند، مگر اینکه حقیقت باشه. برای همین، از قدیم الایام توی خیلی از نظام های حقوقی، اقرار رو یه دلیل خیلی محکم برای اثبات هر چیزی می دونستند. توی فقه خودمون هم اصلی داریم به اسم «اقرار العقلاء علی انفسهم جائز» که میگه اقرار آدم های عاقل به ضرر خودشون پذیرفته است و معتبره.
ماهیت حقوقی اقرار: خبره یا انشاء؟
یه بحث جالبی که بین حقوقدان ها هست، اینه که ماهیت اقرار چیه؟ آیا اقرار یه عمل حقوقی (انشاء) است، یعنی با گفتن یا انجام دادنش، یه اثر حقوقی جدیدی ایجاد می شه؟ یا اینکه یه عمل مادی (خبر) است، یعنی فقط داریم یه واقعیتی رو که از قبل وجود داشته، اطلاع رسانی می کنیم؟
اکثر حقوقدان ها و رویه قضایی، اقرار رو یک عمل خبری می دونند. یعنی شما با اقرار کردن، چیزی رو به وجود نمی آوری، بلکه فقط از وجود یک حق یا یک واقعه که از قبل بوده، خبر میدی. مثلاً وقتی میگی من به فلانی بدهکارم، این بدهی قبلاً وجود داشته و شما الان دارید بهش اعتراف می کنید. اقرار باعث ایجاد بدهی نمیشه، فقط ثابتش می کنه.
البته بعضی ها هم اعتقاد دارند که در بعضی موارد، اقرار می تونه جنبه انشایی هم داشته باشه، ولی خب این دیگه وارد بحث های خیلی تخصصی میشه. چیزی که برای ما مهمه اینه که بدونیم اقرار، یه جور گفتن یه حقیقته که به نفع بقیه و ضرر خودته.
شرایط صحت و اعتبار اقرار
حالا هر حرفی که به ضرر خودمون زدیم، اقرار محسوب میشه؟ نه بابا! اقرار هم مثل هر دلیل حقوقی دیگه، یه سری شرایط داره که باید رعایت بشه تا معتبر باشه. اگه این شرایط نباشه، اقرار ارزش قانونی نداره و دادگاه بهش توجه نمی کنه.
شرایط اقرارکننده (کسی که اقرار می کند)
* عقل: کسی که اقرار می کنه، باید عاقل باشه. یعنی مجنون نباشه. حرف یه آدم دیوانه، اقرار محسوب نمیشه.
* بلوغ: اقرارکننده باید به سن بلوغ رسیده باشه. اقرار بچه کوچیک، اعتبار نداره.
* قصد: طرف باید قصد اقرار کردن داشته باشه. یعنی واقعاً بخواد که اون حرف رو بزنه. اگه مثلاً توی خواب یا توی شوخی چیزی بگه، اقرار نیست.
* اختیار: باید با اختیار خودش اقرار کنه. اگه کسی رو مجبور کنند یا تحت شکنجه قرار بدند که اقرار کنه، اون اقرار باطله و هیچ ارزشی نداره. این نکته به خصوص توی پرونده های کیفری خیلی مهمه.
* اهلیت: باید اهلیت قانونی برای انجام معامله داشته باشه. مثلاً نباید ورشکسته باشه وقتی درباره مالی اقرار می کنه که به طلبکارهاش مربوطه.
شرایط مقرّبه (موضوع اقرار)
یعنی اون چیزی که بهش اقرار میشه، باید مشخص و معلوم باشه. نمیشه بگی من به فلانی یه چیزی بدهکارم. باید دقیق بگی چی بدهکاری. من به فلانی ۱۰۰ میلیون تومن بدهکارم. اینجوری موضوع اقرار واضح و شفافه.
شرایط مقرلّه (به نفع چه کسی اقرار می شود)
اقرار باید به نفع یک شخص مشخص باشه، چه حقیقی و چه حقوقی. مثلاً به نفع بانک ملی یا آقای احمدی. نمیشه اقرار کنی من به همه مردم بدهکارم.
اقرار باید کاملاً اختیاری باشد و هیچ فشار یا اجباری روی اقرارکننده نباشد. این موضوع به خصوص در پرونده های کیفری خط قرمز محسوب می شود و اقرار ناشی از اکراه یا شکنجه، مطلقاً بی اعتبار است.
انواع اقرار: از قضایی تا مرکب
اقرار هم مثل خیلی چیزهای دیگه توی حقوق، انواع مختلفی داره که هر کدوم قواعد خاص خودشون رو دارند. بیایید با هم ببینیم:
اقرار قضایی و اقرار غیرقضایی
* اقرار قضایی: این نوع اقرار توی دادگاه یا جلوی بازپرس یا دادیار انجام میشه. یعنی طرف توی جلسه رسیدگی یا تحقیقات، به چیزی اعتراف می کنه. این اقرار، خیلی معتبره و تقریباً میشه گفت دیگه کار رو تموم می کنه، مگر اینکه دلایل خیلی محکمی برای باطل کردنش وجود داشته باشه.
* اقرار غیرقضایی: این اقرار بیرون از محیط دادگاه اتفاق میفته. مثلاً توی یه سند عادی، توی یه نامه، یا جلوی چند نفر شهود. اعتبارش کمتر از اقرار قضاییه و باید اثبات بشه که واقعاً اقرار اتفاق افتاده.
اقرار صریح و اقرار ضمنی
* اقرار صریح: یعنی شما با کلمات واضح و روشن به یه چیزی اعتراف می کنی. مثلاً میگی بله، من این پول رو از شما گرفتم.
* اقرار ضمنی: این دیگه با کلمات مستقیم گفته نمیشه، ولی از روی رفتار یا اعمال فرد، میشه فهمید که به اون حق اعتراف کرده. مثلاً وقتی یه نفر توی دادگاه سکوت می کنه یا از دفاع خودش صرف نظر می کنه، ممکنه دادگاه این رو اقرار ضمنی به حقانیت طرف مقابل بدونه. البته اقرار ضمنی، اثباتش سخت تره.
اقرار کتبی و اقرار شفاهی
* اقرار کتبی: یعنی اقرار توی یه سند نوشته شده باشه. مثل یه نامه، یه قرارداد، یا حتی توی صورتجلسه دادگاه که قاضی حرف های اقرارکننده رو می نویسه.
* اقرار شفاهی: این اقرار به صورت زبانی و در یک جلسه دادگاه یا خارج از اون بیان میشه.
اقرار ساده، اقرار مقید و اقرار مرکب
این سه تا خیلی مهمند و فرقشون می تونه سرنوشت پرونده رو عوض کنه:
* اقرار ساده: یعنی طرف به یک حق اعتراف می کنه و دیگه هیچ شرط یا توضیحی بهش اضافه نمی کنه. مثلاً من ۱۰۰ میلیون تومن به شما بدهکارم. همین. این اقرار خیلی قوی و محکمه.
* اقرار مقید: یعنی طرف به یه حق اعتراف می کنه، ولی یه قید یا شرط هم بهش اضافه می کنه. مثلاً من ۱۰۰ میلیون تومن به شما بدهکارم، به شرطی که شما اون کالای معیوب رو ازم پس بگیری. اینجا قبول کردن بدهی، مشروط به یه چیز دیگه ست. اگه طرف مقابل قید رو قبول کنه، اقرار معتبره.
* اقرار مرکب: این پیچیده تره. توی اقرار مرکب، طرف به یک حق اعتراف می کنه، ولی همون لحظه یه توضیح یا یه واقعه جدیدی رو هم بهش اضافه می کنه که اون حق رو از بین میبره یا تغییرش میده. مثلاً من ۱۰۰ میلیون تومن به شما بدهکارم، اما قبلاً نصفش رو به حسابتون ریختم و رسیدش موجوده. یا من این ماشین رو از شما دزدیدم، ولی مجبور بودم چون پسرم در حال مرگ بود و برای هزینه های بیمارستان پول نداشتم. توی این موارد، دیگه اقرار به تنهایی اثبات کننده نیست و دادگاه باید راجع به اون توضیحات یا واقعه جدید هم تحقیق کنه. اینجا دیگه قاضی نمی تونه فقط به اون بخش اول اقرار (بدهکارم یا دزدیدم) توجه کنه و بخش دوم رو نادیده بگیره. باید همه اقرار رو با هم ببینه.
حجیت و ارزش اثباتی اقرار
همین طور که گفتیم، اقرار یه دلیل خیلی قوی توی دادگاهه. حالا بیایید ببینیم این قوی بودن از کجا میاد و چه حد و حدودی داره.
اصل اقرار العقلاء علی انفسهم جائز و معنای آن
همون طور که قبلاً اشاره کردیم، این یه اصل فقهی و حقوقیه که میگه اقرار آدم های عاقل به ضرر خودشون، پذیرفته و معتبره. معنی ساده اش اینه که اگر یه آدم عاقل و بالغ، با اختیار خودش چیزی رو به ضرر خودش بگه، فرض بر اینه که داره راست میگه و این حرفش حجت و دلیله. این اصل، ریشه اصلی اعتبار اقرار در نظام حقوقی ماست. چون منطق میگه هیچ کس دوست نداره به ضرر خودش حرف بزنه، پس اگه زد، حتماً حقیقته.
اقرار همیشه حرف آخر را می زند؟ حدود حجیت اقرار
با اینکه اقرار خیلی معتبره، ولی آیا همیشه و در همه موارد، حرف آخر رو میزنه و دیگه هیچ راهی برای انکارش نیست؟ نه، اینطور نیست. اقرار هم مثل بقیه ادله، ممکنه با دلایلی نقض بشه یا شرایطی داشته باشه که از اعتبارش کم کنه.
مثلاً اگه ثابت بشه اقرارکننده موقع اقرار عقل نداشته، یا مجبورش کرده بودند، یا قصد اقرار نداشته، اون اقرار دیگه معتبر نیست. همچنین، در مواردی که اقرار مرکبه و یه توضیح اضافه داره که حق رو از بین میبره، دادگاه نمیتونه فقط به بخش اول اقرار استناد کنه.
نکته مهم اینجاست که اقرار فقط نسبت به خود اقرارکننده معتبره، نه بقیه. یعنی اگه من اقرار کنم که فلانی به شما بدهکاره، این اقرار من هیچ تاثیری روی فلانی نداره و به ضرر اون نیست.
اقرار در کنار بقیه ادله اثبات دعوا
توی پرونده های حقوقی و کیفری، برای اثبات یه ادعا، دلایل مختلفی وجود داره:
* سند: نوشته ها و مدارک کتبی.
* شهادت: گواهی شاهدها.
* قسم: سوگند خوردن.
* امارات: نشانه ها و قراین.
* کارشناسی: نظر متخصصین.
* و البته اقرار.
از بین همه این ها، اقرار (به خصوص اقرار قضایی و ساده) معمولاً قوی ترین دلیله. وقتی کسی خودش اقرار می کنه، دیگه نیاز کمتری به دلایل دیگه هست و کار دادگاه رو خیلی راحت تر می کنه.
فرق اقرار در حق الله و حق الناس
یه تقسیم بندی مهم توی حقوق ما، بین «حق الله» (حقوق خداوند) و «حق الناس» (حقوق مردم) هست. اقرار توی این دو تا مورد، فرق های مهمی داره:
* اقرار در حق الناس: مثلاً اقرار به بدهی یا مالکیت یه ملک. اینجا اقرار به نفع یه نفر خاصه و به ضرر خودت. اگه شرایطش درست باشه، خیلی سریع پرونده رو به نتیجه میرسونه.
* اقرار در حق الله: مثلاً اقرار به جرم زنا یا شرب خمر (که مجازات حدی دارند). اینجا اقرار به ضرر خودت و به نفع جامعه است. توی این موارد، شرایط اقرار خیلی سخت گیرانه تره. مثلاً برای اثبات بعضی جرائم حدی مثل زنا، نیاز به چهار بار اقرار در چهار جلسه جداگانه هست تا اعتبار پیدا کنه. اگر هم اقرارکننده بعد از اقرار پشیمان بشه و توبه کنه، قاضی می تونه مجازات رو تخفیف بده یا اصلاً اجرا نکنه. این سخت گیری ها به خاطر اهمیت این نوع جرائم و حفظ آبروی افراد در جامعه است.
مهم ترین آرای وحدت رویه درباره اقرار
خب، حالا که حسابی با مفهوم و انواع اقرار آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ بخش اصلی مقاله: آرای وحدت رویه. این آرا، مثل خط کش عمل می کنند تا قضات توی پرونده های مشابه، حکم های یکدست و عادلانه ای بدند و از سردرگمی جلوگیری بشه.
الف) اقرار در پرونده های حقوقی
در پرونده های حقوقی، اقرار می تونه نقش پررنگی در اثبات ادعاها داشته باشه؛ از اقرار به بدهی و مالکیت گرفته تا مسائل پیچیده تر مثل وصیت.
ماجرای وصیت نامه عادی و اقرار ورثه (رأی وحدت رویه ۵۴)
یکی از مهم ترین آرای وحدت رویه که مستقیم به موضوع اقرار مربوط میشه و خیلی هم کاربردیه، رأی وحدت رویه شماره ۵۴ مورخ ۱۳۵۱/۱۰/۱۳ هیأت عمومی دیوان عالی کشور هست. بریم ببینیم این رأی چی میگه و چرا اینقدر مهمه:
موضوع رأی: فرض کنید یه نفر یه وصیت نامه دستی و عادی نوشته، یعنی نه رسمی بوده، نه خودنوشت و نه سری (که از انواع وصیت نامه های معتبر طبق قانون امور حسبی هستند). حالا بعد از فوت اون بنده خدا، بعضی از ورثه می گن آره، این وصیت نامه مال پدر/مادرمون بود و ما صحت و درستی شو قبول داریم، ولی بعضی دیگه قبول نمی کنند. حالا سوال اینجاست که این وصیت نامه عادی، با اقرار بعضی از ورثه، معتبر میشه یا نه؟ و اگه معتبر بشه، اثرش برای کی هاست؟
اختلاف نظر: اینجا بود که بین شعب دیوان عالی کشور اختلاف نظر پیش اومد:
* شعبه ۵ دیوان عالی کشور: اعتقاد داشت که برای اعتبار این وصیت نامه عادی، باید همه ورثه اون رو تأیید کنند. اگه فقط بعضی تأیید کنند، کلاً بی اعتباره.
* شعبه ۱۰ دیوان عالی کشور: نظرش این بود که وصیت نامه عادی، حداقل نسبت به اون دسته از ورثه که صحت و درستی شو اقرار کردند، معتبره و قابل اجراست.
نظریه دادستان کل کشور (دکتر علی آبادی): ایشون هم با تحلیل دقیق مواد قانونی (مثل ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی و ماده ۸۴۳ و ۱۲۷۵ قانون مدنی) و بررسی فروض مختلف (که شامل وصیت عادی که همه ورثه تکذیب می کنند، بعضی قبول و بعضی تکذیب می کنند، و وصیت بیش از ثلث ترکه) به این نتیجه رسیدند که نظر شعبه ۱۰ درسته. ایشون تأکید کردند که ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی نگفته که حتماً باید «تمام» ذی نفع ها اقرار کنند، و ماده ۸۴۳ قانون مدنی هم میگه وصیت به زیاده بر ثلث فقط نسبت به سهم وراثی نافذ است که اجازه کرده اند. این یعنی میشه وصیت نسبت به سهم بعضی ورثه نافذ باشه. همچنین، طبق ماده ۱۲۷۵ قانون مدنی، اقرار هر کس نسبت به خودش نافذ و معتبره.
استدلال هیأت عمومی و رأی نهایی: هیأت عمومی دیوان عالی کشور، با توجه به همین استدلالات، نظر شعبه ۱۰ رو تأیید کرد. یعنی گفتند از ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی لزوم تأیید کلیه ورثه استفاده نمیشه. اگه بعضی از ورثه وصیت نامه عادی رو قبول کنند، این وصیت توی سهم اون ورثه (که اقرار کردند) معتبر و قابل اجراست. این رأی، هم به ماده ۸۳۲ قانون مدنی اشاره می کنه که می تونه مؤید این معنی باشه و هم مواد ۱۲۷۵ و ۱۲۷۸ قانون مدنی که میگن اقرار هر کس نسبت به خودش نافذ و مؤثره.
پیامدهای حقوقی و کاربرد عملی: این رأی خیلی مهمه، چون:
* به وصیت نامه های عادی اعتبار می ده: حتی اگه تمام ورثه قبولش نکنند، حداقل توی سهم اونایی که اقرار کردند، معتبره.
* اصل نسبی بودن اقرار رو تأکید می کنه: یعنی اقرار فقط نسبت به خود اقرارکننده اثر داره.
* جلوی بی عدالتی رو می گیره: اگه یه وصیت نامه عادی واقعاً درست بوده باشه و بعضی ورثه هم اقرار به صحت اون بکنند، دیگه نمیشه به خاطر مخالفت یکی دو نفر، کلاً وصیت رو باطل کرد.
* مثال: فرض کنید پدری توی یک وصیت نامه عادی، بخش هایی از اموالش رو برای موسسات خیریه وصیت کرده و این وصیت از ثلث اموالش بیشتره. حالا از ۴ تا فرزندش، ۳ نفرشون اقرار می کنند که وصیت نامه صحیح است و پدرشون این رو نوشته. طبق رأی وحدت رویه ۵۴، سهم اون ۳ فرزندی که اقرار کردند، شامل این وصیت میشه و باید اجرا بشه. اما سهم فرزند چهارم که قبول نکرده، شامل نمیشه و نسبت به سهم او باید طبق قوانین ارث عمل کرد.
درباره رأی وحدت رویه شماره ۸۳۱ (اعتراض ثالث): لازم به ذکر است که در برخی منابع، رأی وحدت رویه شماره ۸۳۱ نیز در کنار موضوع اقرار مطرح شده است. اما این رأی اساساً در مورد اعتراض ثالث است و ارتباط مستقیمی با مفهوم اقرار ندارد، مگر اینکه در استدلالات آن، به طور خاص به اقرار ثالث اشاره شده باشد. بنابراین، برای جلوگیری از سردرگمی و تمرکز بر موضوع اصلی اقرار، در این مقاله به این رأی به صورت تفصیلی پرداخته نمی شود. ما می خواهیم سراغ خود اقرار بریم، نه موضوعی که صرفاً کلمه ثالث در آن وجود دارد.
سایر آرای وحدت رویه مهم (در صورت وجود)
غیر از رأی شماره ۵۴، ممکنه آرای وحدت رویه دیگه ای هم وجود داشته باشند که به جنبه های مختلف اقرار در امور حقوقی پرداخته باشند؛ مثلاً:
* اقرار به مالکیت: آرایی که شرایط اقرار به مالکیت یک ملک یا مال رو روشن می کنند.
* اقرار به دین (بدهی): مواردی که دیوان عالی کشور، حدود اعتبار اقرار به بدهی یا چگونگی اثبات آن را تبیین کرده باشد.
* اقرار در معاملات: اقرار به صحت یا بطلان یک قرارداد، و تأثیر آن بر سایر طرفین معامله.
* اقرار و دعاوی خانوادگی: مثلاً اقرار به نسب یا زوجیت.
هدف اصلی همه این آرا، ایجاد یک رویه یکسان و جلوگیری از صدور احکام متناقض در دادگاه هاست.
ب) اقرار در پرونده های کیفری
در پرونده های کیفری، اقرار متهم، یکی از حساس ترین و قوی ترین ادله برای اثبات جرمه. اما اینجا حساسیت خیلی بیشتره، چون پای آزادی، آبرو و حتی جان افراد در میونه. برای همین، قانون و رویه قضایی، شرایط سخت گیرانه ای برای اقرار در امور کیفری گذاشته.
شرایط اقرار معتبر در امور کیفری
اقرار متهم وقتی معتبره که این چند تا شرط اساسی رو داشته باشه:
* اختیاری بودن: مهم ترین شرط اینه که اقرار کاملاً آزادانه و با اراده خود متهم باشه. هرگونه اکراه، اجبار، تهدید، شکنجه یا فریب، باعث میشه اقرار بی اعتبار بشه. این خیلی خط قرمز مهمیه توی سیستم قضایی ما و به کرات دیوان عالی کشور هم بر اون تأکید کرده.
* آگاهی: متهم باید بدونه داره به چی اقرار می کنه و چه عواقبی ممکنه براش داشته باشه.
* صراحت: اقرار باید واضح و روشن باشه و ابهامی توش نباشه. یعنی مشخص باشه متهم دقیقاً به چه جرمی و با چه جزئیاتی اعتراف می کنه.
لزوم تعدد اقرار در جرایم حدی
توی بعضی از جرائم خیلی سنگین که مجازات حد (مثل زنا یا شرب خمر) دارند، قانون میگه که اقرار یک بار کافی نیست. متهم باید چند بار اقرار کنه، اونم توی جلسات جداگانه.
* زنا: برای اثبات زنا با اقرار، متهم باید چهار بار اقرار کنه.
* شرب خمر: برای اثبات شرب خمر با اقرار، متهم باید دو بار اقرار کنه.
این تعدد اقرار، به خاطر حساسیت و سنگینی این جرائمه تا مطمئن بشن متهم واقعاً قصد اقرار داره و از روی اشتباه یا تحت فشار حرف نزده. اگر تعداد اقرار کمتر از حد نصاب باشه، جرم ثابت نمیشه و متهم مجازات حد نمی بینه. دیوان عالی کشور در آرای خودش همواره بر رعایت این نصاب های قانونی تأکید دارد.
اقرار زیر فشار یا شکنجه: بی اعتبار و ممنوع
یکی از اصول مسلم حقوقی و کیفری، اینه که اقراری که تحت اکراه، اجبار، تهدید، آزار بدنی یا روحی، یا به هر طریق غیرقانونی دیگه از متهم گرفته بشه، مطلقاً فاقد ارزش و اعتبار قانونیه. یعنی اگه توی دادگاه ثابت بشه متهم تحت چنین شرایطی اقرار کرده، اون اقرار مثل اینه که اصلاً وجود نداشته. این نه تنها توی قانون ما (مثل اصل ۳۸ قانون اساسی) اومده، بلکه رویه قضایی و آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور هم همیشه بر این موضوع تأکید کردند. هدف اینه که حقوق متهم رعایت بشه و هیچ کس به ناحق محکوم نشه.
اقرار در مراحل مختلف: از پلیس تا دادگاه
اقرار متهم ممکنه توی مراحل مختلف تحقیقات و رسیدگی انجام بشه:
* در مرحله پلیس (ضابطین قضایی): اقرار متهم به پلیس یا نیروی انتظامی، به تنهایی دلیل قطعی برای اثبات جرم نیست و باید در دادسرا و دادگاه تأیید بشه. معمولاً توی این مرحله، متهم از حقوق دفاعی خودش به طور کامل آگاه نیست و ممکنه تحت تأثیر قرار بگیره.
* در مرحله دادسرا (بازپرس و دادیار): اقرار متهم جلوی بازپرس یا دادیار، اعتبار بیشتری داره چون این افراد مقام قضایی هستند و به حقوق متهم آگاه ترند. اما باز هم برای اینکه دلیل قطعی باشه، باید توی دادگاه تأیید بشه.
* در مرحله دادگاه: قوی ترین و معتبرترین اقرار، همون اقراریه که متهم توی جلسه دادگاه، جلوی قاضی و با رعایت همه حقوقش انجام میده. این اقرار اگه اختیاری و با آگاهی باشه، معمولاً دیگه کار رو تموم می کنه.
رویه ی قضایی دیوان عالی کشور هم در این خصوص همین نظر رو داره و همواره بر این نکته تأکید می کند که اقرار متهم باید در فضایی آرام و دور از هرگونه فشار صورت گیرد و در نهایت در مرجع قضایی صالح (دادگاه) مورد بررسی و تأیید قرار گیرد. این یعنی اگر کسی در کلانتری اقرار کرد، نمی توان صرفاً با استناد به آن، حکم محکومیت صادر کرد.
رجوع از اقرار: آیا می شود از حرف برگشت؟
فرض کنید یک نفر در دادگاه اقرار می کنه که مثلاً فلان مبلغ رو بدهکاره. حالا بعد از مدتی پشیمون میشه و میگه من اشتباه کردم یا دروغ گفتم. آیا میتونه از اقرارش برگرده؟ قانون و رویه قضایی چه میگه؟
ماده ۱۲۷۷ قانون مدنی: انکار بعد از اقرار مسموع نیست…
اصل کلی توی قانون ما، اینه که انکار بعد از اقرار مسموع نیست. یعنی چی؟ یعنی وقتی یه بار اقرار کردی، دیگه نمیتونی حرفت رو پس بگیری و بگی دروغ گفتم یا اشتباه کردم. دادگاه به این انکار بعدی گوش نمیده و اقرار قبلی رو معتبر میدونه. این قانون برای اینه که ثبات توی روابط حقوقی وجود داشته باشه و هر کسی نتونه هی حرفش رو عوض کنه. اگه اینطور نبود، دیگه هیچ اقراری ارزش نداشت.
استثنائات و شرایط رجوع از اقرار
اما خب، هر اصلی یه استثناهایی هم داره. توی بعضی موارد خاص، میشه از اقرار برگشت و دادگاه هم به این برگشتن گوش میده:
* اثبات فساد اقرار: مهم ترین استثنا اینه که اقرارکننده بتونه ثابت کنه که اقرارش فاسد بوده. یعنی چی؟ یعنی بتونه ثابت کنه که اقرار از اول شرایط صحت رو نداشته. مثلاً:
* تحت اجبار، اکراه یا تهدید بوده (نه با اختیار).
* موقع اقرار، عقل نداشته یا مجنون بوده.
* قصد اقرار نداشته و مثلاً توی شوخی یا از روی غفلت حرفی زده.
* موضوع اقرار از اول وجود نداشته یا معلوم نبوده.
* اقرار به دروغ بوده و حالا میتونه با دلیل و مدرک ثابت کنه که دروغ گفته (که اثباتش بسیار سخته و معمولاً پذیرفته نمیشه).
اگه این موارد اثبات بشه، دیگه اون اقرار از پایه و اساس باطل میشه و انکار بعدی هم پذیرفته است.
* اشتباه در اقرار: اگه اقرارکننده ثابت کنه که در اقرارش دچار اشتباه شده. مثلاً فکر می کرده به یک نفر بدهکاره ولی بعداً متوجه شده به نفر دیگه ای بدهکار بوده. (این هم اثباتش سخته).
* اقرار مرکب: همونطور که قبلاً گفتیم، توی اقرار مرکب، شما به یه حق اعتراف می کنی ولی در کنارش یه توضیح میدی که اون حق رو از بین میبره. اینجا دادگاه باید به هر دو بخش اقرار توجه کنه و اگه بخش دوم اثبات بشه، عملاً اقرار اولیه دیگه به تنهایی قابل استناد نیست.
رویه قضایی دیوان عالی کشور در مورد رجوع از اقرار
دیوان عالی کشور هم توی آرای خودش بر همین اصول تأکید می کنه. یعنی اصل رو بر عدم پذیرش انکار بعد از اقرار میذاره، مگر اینکه اقرارکننده بتونه دلایل محکمی برای فساد اقرار (مثل اجبار، عدم اهلیت و…) ارائه بده. توی موارد کیفری، این موضوع حساسیت بیشتری داره. اگر متهم بعد از اقرار (به خصوص در جرایم حدی) از اقرار خودش برگرده، قاضی می تونه بهش تخفیف بده یا مجازات رو اجرا نکنه، البته اگر این رجوع قبل از اثبات جرم با دلایل دیگه باشه. اما در مسائل حقوقی، اثبات فساد اقرار، معمولاً کار خیلی دشواریه و به راحتی پذیرفته نمیشه.
جمع بندی و حرف آخر
توی این مقاله سعی کردیم با هم سر از کار اقرار و اهمیتش توی نظام حقوقی ایران در بیاریم. دیدیم که اقرار مثل یه سلاح دو لبه می مونه؛ هم می تونه پرونده رو به سرعت حل و فصل کنه، هم اگه با دقت و آگاهی نباشه، می تونه حسابی کار دست اقرارکننده بده. از تعریف ساده اقرار بر اساس ماده ۱۲۵۹ قانون مدنی گرفته تا ماهیت پیچیده اون، و انواع مختلفش مثل اقرار قضایی، غیرقضایی، ساده، مقید و مرکب، همه ش رو با هم بررسی کردیم. فهمیدیم که چقدر شرایط صحت اقرار، از جمله عقل، بلوغ، قصد و اختیار، اهمیت دارند و بدون اونا، اقرار مثل یه خونه بدون پی، بی اعتباره.
بخش مهم داستانمون اما، بررسی رای وحدت رویه در خصوص اقرار بود. فهمیدیم که دیوان عالی کشور چطور با صدور این آرا، مخصوصاً رأی مهم شماره ۵۴ درباره وصیت نامه عادی و اقرار ورثه، به یکپارچه سازی و شفافیت رویه قضایی کمک می کنه. این آرا مثل یه لنگر عمل می کنند که کشتی حقوق رو توی دریای پر پیچ و خم پرونده ها، محکم نگه می دارند.
یادمون باشه که اقرار توی پرونده های کیفری، حساسیت های خاص خودش رو داره، به خصوص بحث تعدد اقرار در جرایم حدی و البته، بی اعتباری مطلق اقرارهای تحت فشار یا شکنجه. این ها همه برای حفظ حقوق متهم و برقراری عدالت هست. و در آخر، فهمیدیم که برگشتن از اقرار (رجوع از اقرار) به این راحتی ها نیست و اصل بر عدم پذیرش اونه، مگر اینکه دلایل خیلی محکمی برای اثبات فساد یا اشتباه در اقرار داشته باشیم.
برای همه کسایی که با مسائل حقوقی سر و کار دارند، چه وکلا و قضات محترم و چه مردم عادی، شناخت دقیق اقرار و آرای وحدت رویه مرتبط با اون، مثل داشتن یه نقشه گنجه. می تونه راه رو براتون روشن کنه و جلوی خیلی از اشتباهات رو بگیره. پس همیشه توی این جور مسائل، با چشم باز و با مشورت متخصصین جلو برید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "رای وحدت رویه در خصوص اقرار: هر آنچه باید بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "رای وحدت رویه در خصوص اقرار: هر آنچه باید بدانید"، کلیک کنید.