خلاف شرع بین چیست؟ | معنی، مفهوم و مصادیق آن

معنی خلاف شرع بین چیست

وقتی یک حکم قضایی صادر می شه و آشکارا با اصول مسلم و قطعی شرع اسلامی تضاد داره، بهش می گیم «خلاف شرع بین». این یعنی دیگه نیازی به تفسیر و بررسی های پیچیده نداره و هرکسی که تو این زمینه تخصص داره، با یه نگاه می فهمه که حکم دادگاه با اون چیزی که شرع گفته، فرق می کنه. تو نظام حقوقی ما، این مفهوم یه ابزار خیلی مهم برای برگردوندن عدالت به مسیر اصلیشه.

خلاف شرع بین چیست؟ | معنی، مفهوم و مصادیق آن

فرض کنید تو یه پرونده، حکمی صادر شده که به نظر شما یا یه حقوقدان، از اساس با شرع و احکام دینی ما سازگار نیست. اینجا پای «خلاف شرع بین» به میون می آد. این مفهوم مثل یه سد عمل می کنه تا احکام قضایی، آخر سر به بیراهه نرن و همیشه تو چارچوب دین و عدالت بمونن. تو این مقاله قراره حسابی بریم سراغش، از تعریف و تفاوت هاش بگیم تا مصادیق و چگونگی پیگیریش. پس اگه دلتون می خواد بیشتر در مورد این موضوع مهم حقوقی بدونید، با ما همراه باشید.

تعریف جامع «خلاف شرع بین»: وضوح شرعی در احکام قضایی

خب، بیایید اول از همه ببینیم اصلاً این «خلاف شرع بین» یعنی چی که این قدر سر و صدا کرده! به زبان ساده، وقتی یه رأی از یه دادگاه یا مرجع قضایی صادر می شه، اگه این رأی به وضوح و بدون هیچ شک و شبهه ای، با احکام قطعی و مسلم شرع اسلامی در تضاد باشه، بهش می گن «خلاف شرع بین». یعنی نیازی نیست که فقیه یا حقوقدان ساعت ها تحقیق و تفحص کنه تا به این نتیجه برسه؛ بلکه انقدر واضح و روشنه که اهل فن بلافاصله متوجه این تضاد می شن.

کلمه «بَیِّن» یعنی چه؟

کلمه «بیّن» تو این عبارت خیلی مهمه. «بیّن» یعنی روشن، آشکار و واضح. مثل وقتی که خورشید وسط آسمونه و نیازی نیست کسی بهت اثبات کنه که روز شده! تو بحث حقوقی ما هم، «بیّن» بودن یعنی اونقدر موضوع شفاف و علنیه که جای هیچ بحث و چون وچرایی برای اهل فن باقی نمی مونه. این وضوح نباید وابسته به اختلاف نظرهای اجتهادی یا سلیقه ای باشه، بلکه باید به قدری محرز و قطعی باشه که همه متخصصین روی اون توافق داشته باشن. مثلاً اگه یه حکم به مشروعیت ربا صادر بشه، چون حرمت ربا از مسلمات شرعه، این حکم «خلاف شرع بین» محسوب می شه.

مرجع انحصاری تشخیص: رئیس قوه قضائیه

یه نکته خیلی مهم که باید بدونید اینه که تشخیص اینکه آیا یه رأی واقعاً «خلاف شرع بین» هست یا نه، اصلاً کار هر کسی نیست. تو نظام حقوقی ما، این تشخیص به صورت انحصاری در صلاحیت رئیس قوه قضائیه قرار داره. یعنی حتی اگه یه وکیل یا قاضی دیگه هم متوجه این خلاف شرع بشه، نهایتاً باید موضوع رو به اطلاع ایشون برسونه تا رئیس قوه قضائیه خودشون تصمیم نهایی رو بگیرن. این موضوع نشون دهنده حساسیت و اهمیت این جایگاه برای حفظ اصالت احکام شرعی تو سیستم قضائیه.

ریشه فقهی و حقوقی «خلاف شرع بین»

مفهوم «خلاف شرع بین» ریشه های عمیقی تو فقه شیعه داره. اصولاً تو فقه، ملاک صدور احکام، شرع مقدسه. اگه حکمی با شرع در تضاد باشه، اعتبارش زیر سوال می ره. قانون گذار ما هم با توجه به همین اصول فقهی، این مکانیزم رو برای بازنگری و اصلاح آراء قضایی پیش بینی کرده. هدف اینه که هیچ رأی قطعی ای که آشکارا برخلاف شرع باشه، نهایی و اجرا نشه و همیشه راهی برای برگرداندن عدالت و تطابق با موازین دینی وجود داشته باشه.

تفاوت حیاتی «خلاف شرع بین» و «خلاف بین شرع»: تمایزات شکلی و ماهوی

شاید وقتی برای اولین بار این دو عبارت رو می شنوین، فکر کنین که فرقی با هم ندارن یا اصلاً یه چیزن. اما باور کنین تو دنیای حقوقی، حتی جابه جایی یه کلمه هم می تونه کلی تفاوت ایجاد کنه! بریم ببینیم «خلاف شرع بین» با «خلاف بین شرع» چه فرق هایی داره.

بررسی تفاوت های لفظی و گرامری

از نظر ادبیات حقوقی، بعضی از حقوقدان ها معتقدن که عبارت «خلاف بین شرع» صحیح تره. چرا؟ چون کلمه «بین» صفت برای «خلاف» هست و «شرع» مضاف الیه. تو زبان فارسی و عربی، اگه یه کلمه هم صفت داشته باشه و هم مضاف الیه، صفت معمولاً جلوتر میاد. اما قانون گذار ما تو ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، از عبارت «خلاف شرع بین» استفاده کرده. این یعنی اون چیزی که در شرع، بین و آشکارا خلافه. در مقابل، تو ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، از عبارت «خلاف بین شرع» استفاده شده که به نظر ادبی تر می رسه و یعنی خلافی که بین و آشکارا از شرعه. شاید این تفاوت گرامری تو نگاه اول جزئی به نظر برسه، اما تو نحوه تفسیر و کاربست اون تو دادگاه ها می تونه اثرگذار باشه.

تفاوت های کاربردی و رویه ای در قوانین

مهم ترین تفاوت این دو عبارت، تو کاربردها و رویه های قانونی شونه. هرچند از نظر معنایی خیلی به هم نزدیکن، اما قانون هر کدوم رو تو جایگاه خاصی به کار برده و مسیر متفاوتی برای پیگیریشون مشخص کرده:

ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری (خلاف شرع بین)

این ماده که بیشتر بحث ما حول اونه، می گه اگه رئیس قوه قضائیه، یه رأی قطعی رو «خلاف شرع بین» تشخیص بده، می تونه اجازه اعاده دادرسی بده. تو این شرایط، پرونده می ره به شعب خاص دیوان عالی کشور که مخصوص همین کارن. اونجا، رأی قبلی رو لغو می کنن و دوباره هم از نظر شکلی و هم ماهوی به پرونده رسیدگی و یه رأی جدید صادر می کنن. این فرآیند برای تصحیح اشتباهات آشکار شرعی تو همه نوع پرونده قضاییه، چه حقوقی و چه کیفری.

ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری (خلاف بین شرع)

این ماده تو دیوان عدالت اداری به کار می ره و می گه اگه رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان عدالت اداری، یه رأی قطعی دیوان رو «خلاف بین شرع یا قانون» تشخیص بده، پرونده رو برای بررسی مجدد به یه شعبه هم عرض دیگه می فرسته. مهم اینه که تو این حالت، فقط یک بار می شه این کار رو انجام داد و رأی جدیدی که صادر می شه، دیگه قطعی و غیرقابل اعتراضه.

مقایسه ماهوی و فرآیندی: ماده ۴۷۷ و ماده ۷۹

برای اینکه تفاوت این دو رو بهتر متوجه بشید، بیایید یه جدول مقایسه ای داشته باشیم:

ویژگی ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری (خلاف شرع بین) ماده ۷۹ قانون دیوان عدالت اداری (خلاف بین شرع)
مرجع تشخیص رئیس قوه قضائیه رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان عدالت اداری
آرای مشمول همه آرای قطعی قضایی (حقوقی و کیفری) آرای قطعی شعب دیوان عدالت اداری
مرجع رسیدگی مجدد شعب خاص دیوان عالی کشور شعب هم عرض دیوان عدالت اداری
نوع رسیدگی نقض رأی قبلی و رسیدگی مجدد شکلی و ماهوی رسیدگی مجدد توسط شعبه هم عرض
تعداد دفعات اعمال یک بار از همان جهت، مگر خلاف شرع به جهت دیگری باشد فقط یک بار
آثار رأی جدید رأی مقتضی صادر می شود رأی جدید قطعی و غیرقابل اعتراض است

می بینید؟ با وجود شباهت اسمی، این دو ماده کاملاً مسیرهای متفاوتی دارن و برای اهداف خاصی طراحی شدن. پس حواستون باشه که کدوم عبارت رو برای کدوم نوع پرونده و مرجع قضایی به کار می برید. این نکته برای هر وکیل و حقوقدانی حیاتیه.

«خلاف شرع بین» در قانون آیین دادرسی کیفری: ماده ۴۷۷ (مهم ترین ابزار) + مواد مرتبط

حالا که با تعریف و تفاوت های اولیه آشنا شدیم، وقتشه که تمرکزمون رو بگذاریم روی ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، چون این ماده، مهم ترین ابزار برای مقابله با احکامیه که «خلاف شرع بین» هستن. این ماده مثل یه دریچه اطمینان برای نظام قضائیه تا عدالت هیچ وقت زیر پا گذاشته نشه.

متن کامل ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری و تبصره های آن

بذارید متن اصلی این ماده رو با هم بخونیم و بعد ریز به ریز هر بندش رو توضیح بدیم:

ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری: در صورتی که رئیس قوه قضائیه رأی قطعی صادره از هر یک از مراجع قضائی را خلاف شرع بین تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضائیه برای این امر تخصیص می یابد رسیدگی و رأی قطعی صادر نماید. شعب خاص مذکور مبنیاً بر خلاف شرع بین اعلام شده، رأی قطعی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد اعم از شکلی و ماهوی به عمل می آورند و رأی مقتضی صادر می نمایند.

توضیح: این بخش قلب ماده ۴۷۷ رو تشکیل می ده. می گه که اگه رئیس قوه قضائیه به این نتیجه برسه که یه رأی نهایی و قطعی (که دیگه امکان اعتراض عادی بهش نیست) به وضوح با شرع مخالفه، می تونه دستور اعاده دادرسی (یعنی بازنگری دوباره پرونده) رو صادر کنه. بعدش پرونده رو می فرسته به یه سری شعب خاص تو دیوان عالی کشور که کارشون همین موارد «خلاف شرع بین» هست. این شعب هم رأی قبلی رو از اساس باطل می کنن و دوباره پرونده رو هم از جنبه های شکلی (مثلاً اینکه درست مراحل قانونی طی شده یا نه) و هم از جنبه های ماهوی (یعنی اصل موضوع و دلایل) بررسی می کنن و یه رأی جدید و مناسب می دن.

تبصره ۱: آرای قطعی مراجع قضایی (انواع آرای مشمول)

تبصره ۱- آرای قطعی مراجع قضائی (اعم از حقوقی و کیفری) شامل احکام و قرارهای دیوان عالی کشور، سازمان قضائی نیروهای مسلح، دادگاه های تجدیدنظر و بدوی، دادسراها و شوراهای حل اختلاف می باشند.

توضیح: این تبصره داره بهمون می گه که کدوم رأی ها شامل این ماده می شن. خلاصه بگم، همه جور رأی قطعی! از رأی های مهم دیوان عالی کشور و دادگاه های نظامی گرفته تا رأی های دادگاه های تجدیدنظر، بدوی و حتی قرارهای صادر شده تو دادسراها و تصمیمات شوراهای حل اختلاف که دیگه نهایی شدن. پس اگه تو هر کدوم از این مراجع رأیی صادر شده که به نظر شما خلاف شرع بینه، می تونید از این ماده استفاده کنید.

تبصره ۲: آرای شعب دیوان عالی و دستورهای موقت

تبصره ۲- آرای شعب دیوان عالی کشور در باب تجویز اعاده دادرسی و نیز دستورهای موقت دادگاه ها، اگر توسط رئیس قوه قضائیه خلاف شرع بین تشخیص داده شود، مشمول احکام این ماده خواهد بود.

توضیح: این تبصره یه پله بالاتر می ره. حتی اگه خود دیوان عالی کشور هم تو موردی رأی به «تجویز اعاده دادرسی» داده باشه (یعنی گفته پرونده دوباره بررسی بشه) یا دادگاهی دستور موقتی صادر کرده باشه، اگه رئیس قوه قضائیه تشخیص بده که همین رأی یا دستور هم «خلاف شرع بین» هست، باز هم می شه از طریق ماده ۴۷۷ اونو اصلاح کرد. این نشون می ده که این ماده تا چه حد قدرتمنده و هیچ رأیی رو از دایره خودش خارج نمی دونه.

تبصره ۳: اشخاص درخواست کننده

تبصره ۳- در صورتی که رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح و یا رئیس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود، رأی قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهند، می توانند با ذکر مستندات از رئیس قوه قضائیه درخواست تجویز اعاده دادرسی نمایند. مفاد این تبصره فقط برای یک بار قابل اعمال است؛ مگر اینکه خلاف شرع بین آن به جهت دیگری باشد.

توضیح: این تبصره داره می گه که علاوه بر طرفین پرونده، چه کسانی می تونن درخواست اعمال ماده ۴۷۷ رو بدن. یعنی اگه هر کدوم از این مقامات (رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح یا رئیس کل دادگستری هر استان) تو حین انجام کارشون به یه رأی خلاف شرع بین برخورد کردن، می تونن با دلیل و مدرک، از رئیس قوه قضائیه بخوان که ماده ۴۷۷ رو اعمال کنه. یه نکته مهم اینه که هر کدوم از این مقامات، فقط یک بار می تونن این درخواست رو برای یک رأی خاص بدن، مگر اینکه بعداً مشخص بشه که خلاف شرع بین اون رأی از یه جهت دیگه بوده که قبلاً بررسی نشده.

فرآیند رسیدگی پس از تجویز اعاده دادرسی

حالا فرض کنید رئیس قوه قضائیه درخواست شما رو قبول کرده و اعاده دادرسی رو تجویز کرده. چی می شه بعدش؟ پرونده از همون دادگاهی که رأی رو صادر کرده بود (یا هر مرجع قضایی دیگه)، می ره به شعب خاصی تو دیوان عالی کشور. این شعب، اونجا دیگه مثل یه دادگاه تجدیدنظر عمل نمی کنن که فقط جنبه های شکلی رو نگاه کنن. بلکه می تونن پرونده رو از اول و هم از نظر شکلی و هم از نظر ماهوی بررسی کنن. یعنی هرچی مدرک و دلیل و استدلال جدید که قبلاً نادیده گرفته شده یا اشتباهی توش بوده، دوباره رو میز بررسی میاد و بعد از همه اینها، یه رأی جدید و مناسب صادر می شه. این یعنی یه فرصت دوباره برای اجرای عدالت.

ماده ۴۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری: محدودیت در اعاده دادرسی مجدد

یه نکته جالب دیگه تو ماده ۴۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری هست که می گه:

ماده ۴۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری: نسبت به حکمی که پس از اعاده دادرسی صادر می شود، دیگر اعاده دادرسی از همان جهت پذیرفته نمی شود. مگر این که اعاده دادرسی از مصادیق ماده (۴۷۷) بوده و مغایرت رأی صادره با مسلمات فقهی به جهات دیگری غیر از جهت قبلی باشد و یا رأی جدید مجدداً همانند رأی قبلی مغایر با مسلمات فقهی صادر شده باشد.

یعنی چی؟ یعنی اگه یه بار به خاطر خلاف شرع بین، یه رأی رو بازنگری کردن و یه رأی جدید صادر شد، دیگه نمی تونید برای همون دلیل و همون جهت، دوباره درخواست اعاده دادرسی بدین. مگر اینکه:

  1. خلاف شرع بین جدید از یه جهت دیگه باشه که قبلاً بهش پرداخته نشده.
  2. رأی جدیدی که صادر شده، خودش دوباره «خلاف شرع بین» باشه! (که این دیگه خیلی بعیده، اما بالاخره ممکنه).

این ماده نشون می ده که هرچند ماده ۴۷۷ خیلی قدرتمنده، اما هدفش بازی با سیستم قضایی نیست، بلکه اصلاح واقعی اشتباهاته.

ماده ۲۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری: نقش دادستان کل کشور

ماده ۲۹۳ هم به ما یه نکته دیگه رو یادآوری می کنه:

ماده ۲۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری: هرگاه در موارد حقوق عامه و دعاوی راجع به دولت، امور خیریه و اوقاف عامه و امور محجورین و غائب مفقودالاثر بی سرپرست حکم قطعی صادر شود و دادستان کل کشور حکم مذکور را خلاف شرع بیّن و یا قانون تشخیص دهد به طور مستدل مراتب را جهت اعمال ماده (۴۷۷) به رئیس قوه قضائیه اعلام می کند.

این ماده می گه که اگه تو پرونده هایی که مربوط به «حقوق عامه» (یعنی حقوقی که متعلق به همه مردمه، مثل محیط زیست یا اموال عمومی) یا پرونده های مربوط به دولت، موقوفات یا افراد بی سرپرست و محجور باشه، اگه دادستان کل کشور به یه رأی قطعی برخورد کنه که «خلاف شرع بین» یا حتی خلاف قانون باشه، می تونه با دلیل و مدرک از رئیس قوه قضائیه بخواد که ماده ۴۷۷ رو اعمال کنه. این نقش دادستان کل کشور، یه لایه دیگه از نظارت رو به سیستم قضایی ما اضافه می کنه.

مصادیق کاربردی و روشن «خلاف شرع بین»: با مثال های ملموس و قابل درک

تا اینجا زیاد از «خلاف شرع بین» گفتیم. حالا بیایید چند تا مثال ملموس و واقعی بزنیم تا قضیه برامون روشن تر بشه و بدونیم دقیقاً تو چه مواردی می تونیم انتظار داشته باشیم که یه رأی، خلاف شرع بین تشخیص داده بشه.

مصادیق در امور حقوقی

  1. صدور حکم طلاق بدون رعایت شرایط فقهی:
    فکر کنید دادگاهی بدون اینکه شرایط عسر و حرج زن (سختی غیرقابل تحمل در زندگی) یا سوءمعاشرت مرد رو درست بررسی کنه و واقعاً به اثبات نرسه، یا بدون دلایل محکم فقهی دیگه، حکم به طلاق بده. این مورد می تونه «خلاف شرع بین» باشه چون طلاق تو اسلام قواعد و شرایط خاص خودش رو داره.
  2. رد مهریه یا نفقه با استدلال های غیرشرعی:
    اگه دادگاهی مهریه یا نفقه زنی رو بدون هیچ دلیل فقهی معتبر و با استدلال هایی که کاملاً با فتاوای مشهور و مسلم شرعی در تضاده، رد کنه، اینجا هم می تونیم بگیم که رأی «خلاف شرع بین» هست. مثلاً اگه بگه چون زن کار می کنه، دیگه نفقه بهش تعلق نمی گیره، در حالی که این خلاف اصول شرعیه.
  3. حکم به مشروعیت قراردادهای ربوی یا عقود باطل شرعی:
    همه می دونیم که ربا از گناهان بزرگه و عقود ربوی باطل هستن. اگه دادگاهی به هر دلیلی، یه قرارداد ربوی رو صحیح بدونه و بر اساس اون حکم صادر کنه، این آشکارا «خلاف شرع بین» هست. یا مثلاً اگه حکمی بر اساس یه معامله صوری و باطل شرعی صادر بشه.
  4. عدم رعایت قواعد ارث، وصیت و وقف شرعی:
    قوانین ارث، وصیت و وقف تو اسلام بسیار دقیق و مشخص هستن. اگه دادگاهی تو تقسیم ارکه (ارث)، یا اجرای وصیت نامه یا مسائل مربوط به وقف، این قواعد رو نادیده بگیره و بر خلاف اونها حکم بده، رأی صادره «خلاف شرع بین» تلقی می شه. مثلاً اگه سهم الارث زن رو کمتر از چیزی که شرع گفته، در نظر بگیره.
  5. محاسبه نادرست دیه بر خلاف ضوابط شرعی:
    دیه هم قواعد دقیق شرعی داره که میزان اون برای هر نوع جراحت یا فوت مشخصه. اگه دادگاهی تو محاسبه دیه، اشتباه فاحشی بکنه که با ضوابط شرعی کاملاً در تضاد باشه، این مورد هم می تونه خلاف شرع بین باشه.
  6. پذیرش دعوای مالی بدون بینه و دلیل شرعی کافی:
    یکی از قواعد مسلم شرعی اینه که «البینه علی المدعی»، یعنی کسی که ادعایی می کنه باید دلیل و مدرک داشته باشه. اگه دادگاهی بدون اینکه دلیل و مدرک شرعی کافی از طرف مدعی ببینه، به نفع اون حکم مالی صادر کنه، این هم می تونه «خلاف شرع بین» باشه.

مصادیق در امور کیفری

  1. صدور حکم یا قرار در جرائم حدی و قصاص که آشکارا خلاف مسلمات فقهی باشد:
    تو جرائمی مثل حدود و قصاص که مجازاتشون تو شرع مشخص شده، اگه دادگاه بدون رعایت دقیق شرایط اثبات یا با وجود شبهه جدی، حکم قصاص یا حد بده، این می تونه «خلاف شرع بین» باشه. مثلاً اگه کسی رو بدون ادله شرعی کافی یا با وجود شبهه در ارتکاب جرم، به قصاص محکوم کنه.
  2. تفسیر نادرست از ادله اثبات شرعی (شهادت، اقرار) که منجر به صدور رأی خلاف شرع شود:
    شهادت و اقرار تو فقه برای اثبات جرم شرایط خاص خودشون رو دارن. اگه دادگاه این شرایط رو درست رعایت نکنه، مثلاً شهادت کسی رو قبول کنه که شرایط شاهد عادل رو نداره یا اقرار رو تحت شرایط غیرقانونی بگیره و بر اساس اون حکم صادر کنه، این هم می تونه منجر به رأی «خلاف شرع بین» بشه.
  3. مجازات خارج از حدود شرعی یا قانونی بدون توجیه فقهی:
    اگه دادگاهی برای جرمی، مجازاتی رو در نظر بگیره که نه شرع اونو تایید می کنه و نه قانون، و هیچ توجیه فقهی ای هم پشتش نباشه، اینجا هم ممکنه با یک مورد «خلاف شرع بین» مواجه بشیم.

آنچه «خلاف شرع بین» محسوب نمی شود

خیلی مهمه که بدونیم هر اختلاف نظر یا اشتباهی، «خلاف شرع بین» نیست. مثلاً:

  • اختلاف اجتهادی بین فقها: اگه فقها و مراجع تقلید روی موضوعی اختلاف نظر دارن و قاضی بر اساس یکی از اون نظریات معتبر حکم صادر کرده، این «خلاف شرع بین» نیست. چون قاضی می تونه به فتوای یکی از مراجع معتبر استناد کنه.
  • اشتباه در استنباط قضایی: اگه قاضی تو تشخیص موضوع یا استنباط از قانون اشتباه کرده باشه، این ممکنه خلاف قانون یا اشتباه در رأی باشه، اما لزوماً «خلاف شرع بین» نیست. خلاف شرع بین باید کاملاً آشکار و بدون نیاز به استدلال پیچیده باشه.

خلاصه کلام، «خلاف شرع بین» باید مثل آفتاب روشن باشه، نه مثل یه ابهام یا اختلاف نظر کوچیک که فقط متخصص ها با کلی بحث و فحص بهش می رسن.

راهنمای عملی درخواست اعمال ماده ۴۷۷: گام به گام و نکات مهم

خب، تا اینجا فهمیدیم که «خلاف شرع بین» یعنی چی و چه مصادیقی داره. حالا فرض کنید شما یا موکل تون با یه رأی قطعی مواجه شدین که به نظرتون آشکارا «خلاف شرع بین» هست. چطوری باید این موضوع رو پیگیری کرد؟ اینجا گام به گام بهتون می گیم:

چه کسی می تواند درخواست دهد؟

اولین قدم اینه که بدونیم اصلاً چه کسانی می تونن درخواست اعمال ماده ۴۷۷ رو بدن. طبق قانون:

  1. طرفین دعوا: بله، خود شما که تو پرونده ذینفع بودین (چه شاکی، چه متهم، چه خواهان، چه خوانده) می تونید درخواست رو مطرح کنید.
  2. مراجع مندرج در تبصره ۳ ماده ۴۷۷:
    همون طور که قبلاً گفتیم، رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح و رؤسای کل دادگستری استان ها هم می تونن با مستندات، از رئیس قوه قضائیه بخوان که این ماده رو اعمال کنه.

مهلت درخواست: عجله کنید، اما محدودیت زمانی نیست!

یکی از خوبی های ماده ۴۷۷ اینه که مهلت قانونی مشخصی برای درخواست اعمالش وجود نداره. یعنی هر وقت متوجه شدید که رأیی «خلاف شرع بین» هست، می تونید درخواست بدین. اما یه توصیه دوستانه: هرچقدر زودتر اقدام کنید، بهتره. چون پیگیری پرونده های قدیمی تر ممکنه سخت تر باشه و در عمل، پیگیری سریع تر شانس موفقیت رو بالا می بره. پس هرچند قانونی نیست، ولی منطقی و عقلانی اینه که سریع دست به کار بشید.

نحوه تنظیم درخواست و لایحه: کلید موفقیت اینجاست!

این بخش از همه مهم تره. اگه لایحه ای که می نویسید قوی و مستدل نباشه، شانس پذیرش درخواستتون خیلی کمه.

نکات کلیدی برای نوشتن لایحه:

  • استناد دقیق به مبانی شرعی: از آیات قرآن، روایات معتبر، فتاوای مشهور مراجع تقلید و قواعد مسلم فقهی (مثل «البینه علی المدعی» یا «حرمت ربا») به صورت دقیق و با ذکر منبع استفاده کنید.
  • تبیین آشکار تضاد: باید کاملاً واضح و شفاف نشون بدین که رأی صادره، دقیقاً از کدوم جهت و به چه دلیل، با کدوم حکم قطعی شرع در تضاده. ابهام و کلی گویی به درد نمی خوره!
  • پرهیز از اختلافات اجتهادی: یادتون باشه که نباید به اختلاف نظرهای جزئی فقهی استناد کنید. باید موردی رو مطرح کنید که همه اهل فن روی خلاف شرع بین بودنش توافق دارن.
  • پرهیز از درخواست های خلاف قانون یا تفسیر سلیقه ای: درخواست شما باید در چارچوب قانون و اصول فقهی باشه.

محتوای لایحه:

لایحه درخواست اعمال ماده ۴۷۷ باید شامل بخش های زیر باشه:

  1. مشخصات پرونده: شماره پرونده، شماره دادنامه قطعی، مشخصات طرفین، مرجع صادرکننده رأی.
  2. رأی مورد اعتراض: به طور خلاصه رأی قطعی رو توضیح بدین.
  3. دلایل خلاف شرع بین بودن: اینجا باید با استناد دقیق به مبانی شرعی و مثال های روشن، نشون بدین که چرا رأی «خلاف شرع بین» هست. این بخش مهم ترین قسمت لایحه شماست.
  4. نتیجه گیری و درخواست: در انتها، به صراحت درخواست اعمال ماده ۴۷۷ و تجویز اعاده دادرسی رو مطرح کنید.

نحوه ثبت درخواست: کجا بریم؟

حالا که لایحه رو آماده کردین، چطوری باید ثبتش کنید؟

  • در تهران: متقاضیان باید به صورت حضوری به دادگستری کل استان تهران که تو خیابان خیام، قبل از خیابان بهشت قرار داره، مراجعه کنن و درخواستشون رو ثبت کنن. اونجا راهنمایی های لازم رو بهتون می دن.
  • برای محبوسین: اگه خدای نکرده در حبس هستین، درخواست کتبی شما باید از طریق زندان محل نگهداری و با تأیید رسمی مسئولین زندان ارسال بشه.
  • لزوم ارائه مستندات قوی: حتماً همه مدارک، کپی رأی قطعی و هرچیزی که به اثبات ادعای شما کمک می کنه رو همراه درخواستتون ببرید. هرچه مدارک کامل تر و قوی تر باشه، شانس موفقیت بیشتره.

یادتون باشه که این فرآیند خیلی حساس و تخصصیه و حتماً توصیه می شه قبل از اقدام، با یه وکیل متخصص تو این زمینه مشورت کنید تا لایحه تون به بهترین شکل ممکن تنظیم بشه و شانس موفقیتتون بالاتر بره.

«خلاف بین شرع» در دیوان عدالت اداری: ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری

تا اینجا بیشتر در مورد ماده ۴۷۷ و «خلاف شرع بین» تو دادگاه های عمومی و کیفری صحبت کردیم. حالا می خوایم بریم سراغ دیوان عدالت اداری و ببینیم اونجا چه خبره. تو دیوان عدالت اداری، پای ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری به میون می آد که البته با ماده ۴۷۷ یه تفاوت های مهمی داره.

متن کامل ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری

بذارید با هم متن این ماده رو بخونیم:

ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری: در صورتی که رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان عدالت اداری رأی قطعی شعب دیوان را خلاف بین شرع یا قانون تشخیص دهد، با ذکر دلیل، پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می دهد. رأی صادره پس از رسیدگی مجدد، قطعی و غیرقابل اعتراض است. مفاد این ماده فقط برای یک بار قابل اعمال است.

همون طور که می بینید، اینجا از عبارت «خلاف بین شرع یا قانون» استفاده شده، یعنی هم می تونه خلاف شرع باشه و هم خلاف قانون.

صلاحیت تشخیص: رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان عدالت اداری

برخلاف ماده ۴۷۷ که فقط رئیس قوه قضائیه می تونست «خلاف شرع بین» رو تشخیص بده، تو ماده ۷۹، علاوه بر رئیس قوه قضائیه، رئیس دیوان عدالت اداری هم این صلاحیت رو داره. این نکته تو دیوان عدالت اداری که به کارهای اداری و عمومی دولت رسیدگی می کنه، اهمیت زیادی داره.

تفاوت های فرآیندی با ماده ۴۷۷

این ماده یه تفاوت های اساسی با ماده ۴۷۷ داره:

  • ارجاع به شعبه هم عرض: تو ماده ۷۹، پرونده برای رسیدگی مجدد به «شعبه هم عرض» (یعنی شعبه ای هم سطح و مشابه با شعبه ای که رأی اول رو داده) ارجاع می شه. این با ماده ۴۷۷ که پرونده به شعب خاص دیوان عالی کشور می رفت، فرق می کنه.
  • یک بار قابل اعمال بودن: این فرآیند فقط یک بار قابل اعماله. یعنی اگه یه بار به این دلیل رأیی رو بازنگری کردن، دیگه نمی تونید برای همون رأی دوباره درخواست بدین.
  • قطعی و غیرقابل اعتراض بودن رأی جدید: رأیی که بعد از اعمال ماده ۷۹ و رسیدگی مجدد توسط شعبه هم عرض صادر می شه، دیگه قطعیه و نمی شه بهش اعتراض کرد.

مصادیق «خلاف بین شرع» در دیوان عدالت اداری

مصادیق «خلاف بین شرع یا قانون» تو دیوان عدالت اداری معمولاً شامل مواردی می شه که آرای دیوان به وضوح با احکام شرعی یا قوانین اداری و عمومی تضاد داره. مثلاً:

  • اگه رأیی صادر بشه که از اساس در صلاحیت دیوان عدالت اداری نبوده.
  • اگه دیوان تجدیدنظرخواهی ای رو قبول کنه که خارج از مهلت قانونی بوده و هیچ توجیهی هم برای این کار وجود نداشته باشه.
  • صدور حکمی که به طور آشکار با اصول عدالت اداری یا موازین شرعی (مثلاً تو مسائل مالیاتی یا استخدامی) در تضاد باشه.

مهلت اعمال ماده ۷۹: باز هم مهلت قانونی نداریم!

مثل ماده ۴۷۷، برای اعمال ماده ۷۹ هم مهلت قانونی مشخصی وجود نداره. یعنی هر زمان بعد از قطعی شدن رأی، اگه رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان عدالت اداری تشخیص بدن که رأی «خلاف بین شرع یا قانون» هست، می تونن این ماده رو اعمال کنن. اما همون طور که گفتیم، این اقدام فقط برای یک بار قابل انجام هست.

نمونه لایحه درخواست اعمال ماده ۷۹ دیوان عدالت اداری

فرض کنید می خواید برای اعمال ماده ۷۹ درخواست بدید. یه نمونه کلی از لایحه می تونه این شکلی باشه:


ریاست محترم دیوان عدالت اداری

با احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی درخواست کننده]، به موجب ماده ۷۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، نسبت به رأی قطعی صادره از شعبه [شماره شعبه] به شماره دادنامه [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ دادنامه] اعتراض دارم.

رأی مذکور به صورت آشکار و بیّن با احکام مسلم شرع/قانون مغایرت دارد. دلایل بنده برای اثبات خلاف بین شرع/قانون بودن رأی به شرح زیر می باشد:

[در این قسمت، به صورت مستدل و با ذکر دقیق مبانی شرعی یا قانونی (آیات، روایات، فتاوا، مواد قانونی، اصول حقوقی و...) توضیح دهید که چرا رأی صادره، خلاف بین شرع یا قانون است. باید تضاد را به وضوح نشان دهید و از کلی گویی پرهیز کنید.]

مثال: «این رأی برخلاف اصل [نام اصل قانونی/شرعی] صادر شده است، زیرا [شرح دلیل].»
یا «دادنامه صادره، بدون رعایت ماده [شماره ماده قانونی] قانون [نام قانون] و بدون توجه به [اشاره به مورد نادیده گرفته شده] صادر گردیده که این امر خلاف بین قانون می باشد.»

لذا تقاضا دارم با عنایت به اختیار قانونی جنابعالی، دستور ارجاع پرونده به شعبه هم عرض جهت رسیدگی مجدد و صدور رأی مقتضی صادر گردد.

با تشکر
[نام و نام خانوادگی]
[امضا]
[تاریخ]

نوشتن این لایحه هم مثل درخواست ماده ۴۷۷، خیلی تخصصیه و باید با دقت و مستندات قوی انجام بشه. بهتره برای تنظیمش حتماً از یه وکیل متخصص تو امور دیوان عدالت اداری کمک بگیرید.

اعتراض ثالث به رأی صادره در شعب خاص دیوان عالی کشور: جزئیات و مبانی

حالا یه موضوع نسبتاً پیچیده تر رو بررسی کنیم. فرض کنید یه رأی به خاطر «خلاف شرع بین» بودن، توسط شعب خاص دیوان عالی کشور (بر اساس ماده ۴۷۷) بازنگری و یه رأی جدید صادر شده. ممکنه این رأی جدید، به حقوق شخص ثالثی که اصلاً تو اون پرونده اولیه طرف دعوا نبوده، ضرر بزنه. اینجاست که پای «اعتراض ثالث» به میون می آد.

شرایط و مبانی: وقتی حقوق دیگران به خطر می افتد

اعتراض ثالث وقتی مطرح می شه که یه نفر، رأیی رو می بینه که بین دو نفر دیگه صادر شده، اما این رأی به منافع و حقوق اون شخص ثالث آسیب می رسونه. تو حالت عادی، اعتراض ثالث رو باید به همون دادگاهی برد که رأی اولیه رو صادر کرده. اما تو پرونده های ماده ۴۷۷ که توسط شعب خاص دیوان عالی کشور بررسی می شن، قضیه یه کمی فرق می کنه.

مرجع رسیدگی: در همان شعبه خاص دیوان عالی کشور

طبق نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (به شماره 1397/07/24)، اگه رأیی توسط شعبه خاص دیوان عالی کشور بعد از اعمال ماده ۴۷۷ صادر شده و به حقوق شخص ثالثی ضرر زده، اون شخص ثالث باید اعتراض خودش رو در همان شعبه خاص دیوان عالی کشور مطرح کنه.

شاید بپرسید چرا؟ چون شعب خاص دیوان عالی کشور تو این موارد، برخلاف وظیفه معمول دیوان (که فقط نظارت شکلیه)، خودشون به صورت ماهوی یعنی از اساس به موضوع رسیدگی می کنن و رأی جدید صادر می کنن. به عبارتی، این شعب تو این موارد، نقش یه «دادگاه بدوی» رو ایفا می کنن که داره به اصل و ماهیت دعوا رسیدگی می کنه. اگه قرار باشه اعتراض ثالث رو بفرستیم یه دادگاه دیگه، اون دادگاه دیگه عملاً می تونه رأی دیوان عالی کشور رو نقض کنه که این با اصول دادرسی و سلسله مراتب قضایی جور درنمیاد.

ملاک حقوقی: استناد به ماده ۴۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی

ملاک این نظر، ماده ۴۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی هست که می گه اعتراض ثالث باید تو همون دادگاهی که رأی مورد اعتراض رو داده، مطرح بشه. پس از اونجایی که شعبه خاص دیوان عالی کشور، رأی ماهوی رو صادر کرده، مثل یه دادگاه بدوی عمل می کنه و اعتراض ثالث هم باید همونجا بررسی بشه.

این یعنی اگه شما یه شخص ثالث هستید و فکر می کنید رأی صادره از شعب خاص دیوان عالی کشور (بر اساس ماده ۴۷۷) به حقوق شما لطمه زده، باید بدونید که راهتون برای اعتراض، مراجعه به همون شعبه دیوان عالی کشوره و نه جای دیگه. این هم یه نکته حقوقی مهم و کاربردیه که شاید کمتر کسی بهش توجه کنه.

نتیجه گیری: اهمیت «خلاف شرع بین» در تضمین سلامت قضایی

خب، به آخر داستان «معنی خلاف شرع بین چیست» رسیدیم! دیدیم که «خلاف شرع بین» فقط یه عبارت حقوقی خشک و خالی نیست، بلکه یه مکانیسم فوق العاده حیاتی و قدرتمند تو سیستم قضایی ماست. این ابزار، حکم یه نگهبان رو داره که مراقبه هیچ رأی قطعی ای، حتی اگه از بالاترین مراجع قضایی صادر شده باشه، از اصول مسلم و قطعی شرع اسلامی منحرف نشه و عدالت همیشه تو مسیر درست خودش باقی بمونه.

اینکه رئیس قوه قضائیه این صلاحیت رو داره که خودش شخصاً رأی های «خلاف شرع بین» رو تشخیص بده و دستور بازنگریشون رو صادر کنه، نشون می ده که چقدر تو کشور ما به انطباق احکام با شرع مقدسه اهمیت داده می شه. چه تو دادگاه های عادی و چه تو دیوان عدالت اداری، این امکان وجود داره که اگه رأیی آشکارا با شرع یا قانون در تضاد بود، اصلاح بشه.

اما یادتون باشه که تشخیص و پیگیری موارد «خلاف شرع بین»، اصلاً کار آسونی نیست. این کار نیاز به یه دانش عمیق حقوقی و فقهی داره تا بتونیم به درستی، تفاوت رو بین یه اشتباه معمولی قضایی، یه اختلاف نظر اجتهادی و یک «خلاف شرع بین» آشکار تشخیص بدیم. کوچک ترین اشتباه تو تنظیم لایحه یا استدلال، می تونه کل زحماتتون رو هدر بده. برای همین، اگه با چنین موردی روبرو شدین و حس کردین یه رأی به وضوح با شرع مخالفه، حتماً و حتماً با وکلایی مشورت کنید که تو این زمینه تخصص و تجربه کافی دارن. اونا می تونن با راهنمایی های دقیق و تنظیم یه لایحه قوی، شانس شما رو برای احقاق حق و برقراری عدالت به شکل چشمگیری افزایش بدن. این مسیر، راهی برای صیانت از اعتبار سیستم قضایی و اعتماد مردم به عدالته.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاف شرع بین چیست؟ | معنی، مفهوم و مصادیق آن" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاف شرع بین چیست؟ | معنی، مفهوم و مصادیق آن"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه