خلاصه کتاب ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است ( نویسنده مایکل آنتونی استیل )

کتاب ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است نوشته مایکل آنتونی استیل، ما را به دنیای پرماجرای حیوانات دوست داشتنی باغ وحش می برد. این کتاب برای بچه های دبستانی معرکه است؛ چون هم سرگرمشان می کند و هم کلی چیزهای خوب درباره دوستی، مسئولیت پذیری و پذیرش تفاوت ها یادشان می دهد. یه جورایی هم خنده داره و هم حسابی آموزنده. اگه دنبال یه کتاب عالی برای فرزندت هستی که هم دلش رو ببره و هم چیزی بهش یاد بده، جای درستی اومدی. قراره اینجا یه عالمه اطلاعات درباره این کتاب جذاب و دوست داشتنی بهت بدم.

خیلی وقت ها پیش می آد که ما پدر و مادرها یا معلم ها، دلمون می خواد یه کتاب خوب برای بچه ها انتخاب کنیم که هم کلی کیف کنن و هم تهش یه درس حسابی بگیرن. داستان ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است دقیقاً از اون دست کتاب هاست که هم سرگرمت می کنه و هم کلی پیام های قشنگ داره. این قدر این کتاب شیرینه که هر وقت بخونیش، دلت می خواد دوباره بخونیش.

آشنایی با کتاب: ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است

شاید اسم ماداگاسکار شما رو یاد کارتون های پرطرفدار بندازه، اما این کتاب ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است یه دنیای دیگه رو براتون باز می کنه. مایکل آنتونی استیل، با هنرمندی خاص خودش، یه داستان ساخته که دل همه مون رو می بره، مخصوصاً اگه کوچولو توی خونه داشته باشیم. این کتاب نه تنها یه قصه ساده ست، بلکه یه راهنمای کوچولو برای زندگی بهتره که لای ورق های قصه اش قایم شده.

معرفی نویسنده و مترجم

اول از همه بریم سراغ نویسنده اش، مایکل آنتونی استیل. ایشون یه نویسنده کاربلده که توی زمینه ادبیات کودک حسابی حرف برای گفتن داره. استیل استاد اینه که چطور با یه داستان ساده و پر از حیوانات دوست داشتنی، مفاهیم عمیق و مهم زندگی رو به بچه ها یاد بده. نوشته هاش معمولاً پر از هیجان، شوخی و یه عالمه حس خوبه که باعث می شه بچه ها حتی بدون اینکه بفهمن دارن درس می گیرن، با داستان پیش برن و توی دل ماجراها شیرجه بزنن. سبک نوشتن استیل طوریه که از همون اول خواننده رو جذب می کنه و اجازه نمی ده حوصله اش سر بره.

حالا بریم سراغ کسی که این اثر رو به فارسی شیرین برگردونده، خانم سمانه تیمورزاده. مترجم یه جورایی همون پل ارتباطیه که یه کتاب خوب رو از یه زبان دیگه به دست ما می رسونه. خانم تیمورزاده هم این کار رو خیلی خوب انجام داده و تونسته اون روح و روان اصلی داستان رو کاملاً حفظ کنه. ترجمه ایشون خیلی روون و طبیعیه و باعث می شه بچه ها راحت تر با داستان ارتباط برقرار کنن و حس کنن که قصه داره براشون تعریف می شه، نه اینکه دارن یه متن ترجمه شده می خونن. یه جورایی انگار خودشون از اول برای فارسی زبان ها نوشته شده.

مشخصات کلی کتاب

این کتاب جذاب و آموزنده، ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است، توسط انتشارات تیمورزاده به چاپ رسیده. انتشارات تیمورزاده هم خودش یکی از ناشرهای معتبر توی حوزه کتاب کودک به حساب میاد که همیشه سعی می کنه کتاب های باکیفیت و با محتوای خوب رو منتشر کنه. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۹۸ منتشر شده و توی بازار ایران هم حسابی طرفدار پیدا کرده.

کتاب در قالب نسخه الکترونیک (PDF) هم موجوده که دسترسی بهش رو خیلی راحت تر می کنه و بچه ها می تونن توی تبلت یا گوشی هم مطالعه اش کنن. تعداد صفحات کتاب ۲۵ صفحه است که برای بچه های دبستانی نه زیاده و نه کم؛ دقیقاً اندازه یه قصه جذاب و دوست داشتنیه که بتونن تو یه نوبت تمومش کنن و خسته نشن. شابک کتاب هم 978-600-2388-16-2 هست. مخاطب اصلی این کتاب کودکان دبستانی، یعنی رده سنی ۶ تا ۱۲ سال هستند. تصاویر رنگی و جذاب داخل کتاب هم که جای خودش رو داره و کلی به جذابیتش اضافه می کنه.

ژانر و تم اصلی

خب، بریم سراغ ژانر و حال و هوای اصلی این کتاب. ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است در دسته داستان های حیوانات قرار می گیره. این یعنی شخصیت های اصلی داستانمون، حیوانات هستند که هر کدومشون کلی ویژگی های بامزه و خاص خودشون رو دارن. این نوع داستان ها معمولاً برای بچه ها خیلی جذابه چون با دنیای حیوونا حسابی ارتباط برقرار می کنن و تخیلشون قوی تر می شه.

علاوه بر این، کتاب آموزنده هم هست. یعنی چی؟ یعنی الکی وقتت رو نمی گیره. لابلای خنده ها و شیطنت های حیوونا، درس هایی هم بهت یاد می ده که به درد زندگی می خوره. یه جورایی با یه تیر دو نشون می زنی؛ هم بچه ها رو سرگرم می کنی و هم بهشون مفاهیم مهم رو آموزش می دی. کمدی بودن کتاب هم که دیگه جای خودش رو داره. حیوونا با رفتارهای بامزه شون کلی خنده به لب بچه ها میارن و همین باعث می شه قصه از اول تا آخرش حسابی سرحال و پرانرژی باشه.

دوستی و پذیرش هم تم های اصلی دیگه ای هستند که تو این کتاب پررنگن. داستان نشون می ده که چطور با وجود همه تفاوت ها، می شه دوست های خوبی بود و همدیگه رو قبول کرد. این درس برای بچه ها توی دنیای امروز که تفاوت ها خیلی به چشم می آد، واقعاً ضروریه و بهشون کمک می کنه با دید بازتری به آدم ها و دنیای اطرافشون نگاه کنن.

خلاصه داستان: زندگی پرهیجان در باغ وحش ماداگاسکار

حالا وقتشه بریم سراغ خود داستان! ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است ما رو می بره به دل یه باغ وحش، جایی که یه عالمه حیوون باحال کنار هم زندگی می کنن. یه جورایی انگار خونه شون همینه و هر روز با ماجراهای جدیدی روبرو می شن. این قصه، زندگی روزمره این حیوون ها رو نشون می ده که شاید از بیرون آروم به نظر بیاد، ولی توی دلش کلی شیطنت و اتفاقای جورواجور داره.

شخصیت های اصلی و ویژگی هایشان

توی این باغ وحش، سه تا رفیق شفیق داریم که پایه های اصلی داستانمون هستند. اینا همونایی هستن که با رفتارهای بامزه شون کلی خنده به لب آدم میارن و یه عالمه درس هم تو دلشون دارن:

• الکس شیر: الکس، سلطان جنگل و البته سلطان باغ وحشه! یه شیر غرغرو و خودشیفته که عاشق اینه که همه بهش توجه کنن. شاید فکر کنی خیلی مغروره، ولی ته دلش خیلی مهربونه و برای دوستاش هر کاری می کنه. اون همیشه دوست داره همه چیز طبق برنامه و نظر خودش پیش بره، اما ماجراهایی که براش پیش میاد، باعث می شه یه کم هم از اون کله شقی اش کم بشه و با واقعیت های جدید کنار بیاد.
• گلوریا اسب آبی: گلوریا، با اون هیکل گنده اش، یه اسب آبی مهربون و شوخ طبعه. اون خیلی خونسرده و به ندرت عصبانی می شه. گلوریا معمولاً سعی می کنه جو بین دوستاش رو آروم نگه داره و با حرف های بامزه و آرامش بخشش، کدورت ها رو از بین ببره. اون عاشق آب تنی و خنک شدنه و همیشه در حال استراحت و کیف کردنه. گلوریا نماد آرامش و پذیرش تو گروهشون به حساب میاد.
• ملمن زرافه: ملمن، زرافه قدبلند و البته خیلی نگران گروه. ملمن همیشه فکر می کنه مریضه و هزار تا وسواس داره. از پشه گرفته تا آب و هوا، همه چیز باعث نگرانیشه. یه جورایی می شه گفت تجسم استرس و اضطرابه، اما با همه این ها، یه دوست وفاداره که هرگز رفقاشو تنها نمی ذاره. ترس هاش گاهی اوقات باعث خنده می شه، ولی در نهایت نشون می ده که چطور با وجود همه ترس ها و نگرانی ها، می شه زندگی کرد و از دوستی لذت برد.

کنار این سه تا رفیق شفیق، حیوون های دیگه هم تو باغ وحش هستند که گاهی اوقات به ماجراها اضافه می شن و قصه رو بامزه تر می کنن، اما محور اصلی همون الکس، گلوریا و ملمن هستند.

گره افکنی و ماجراهای مرکزی

زندگی توی باغ وحش برای این حیوونا یه جورایی شده عادت. هر روز بیدار می شن، صبحونه می خورن، بازی می کنن و خلاصه زندگیشون می گذره. ولی خب، همیشه که همه چی آروم نیست! این حیوونا با همه دوستی و رفاقتشون، گاهی اوقات با چالش های کوچیک و بزرگی روبرو می شن که ماجرا رو حسابی هیجان انگیز می کنه. اینجا یک باغ وحش است در واقع به همین معنیه؛ یعنی یه جایی که همیشه یه خبر جدیده، یه بازی جدیده، یا یه دعوای کوچیک دوستانه!

مثلاً الکس با غرور شیر بودنش، دوست داره همه چیز تحت کنترلش باشه. گلوریا با آرامشش سعی می کنه همه چی رو روون کنه و ملمن هم با وسواس هاش، گاهی اوقات باعث دردسر می شه، اما همین رفتارهاست که قصه رو بامزه و دوست داشتنی می کنه. اون ها یاد می گیرن چطور با این تفاوت ها کنار بیان و همدیگه رو درک کنن. شاید یه روز الکس یه بازی جدید راه بندازه که همه رو به دردسر بندازه، یا ملمن یه دفعه فکر کنه یه بیماری عجیب گرفته و بقیه رو نگران کنه. این دست اتفاقات کوچیک و روزمره است که این کتاب رو اینقدر جذاب می کنه و به بچه ها نشون می ده چطور تو دل زندگی عادی هم می شه ماجراهای هیجان انگیز پیدا کرد.

این کتاب یه جوریه که بهت نشون می ده حتی توی یه باغ وحش کوچیک، می شه یه عالمه ماجرا و درس زندگی پیدا کرد. کافیه چشمات رو خوب باز کنی و ببینی!

اوج داستان و نتیجه گیری

توی هر قصه ای، یه جایی هست که هیجان به اوج خودش می رسه و اتفاق مهمی می افته. توی ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است هم این حیوون ها به یه نقطه ای می رسن که باید با همفکری و همکاری، یه گره ای رو باز کنن یا یه مشکلی رو حل کنن. معمولاً این نقطه اوج داستان، جاییه که بچه ها واقعاً یاد می گیرن که چطور دوستی و همکاری می تونه گره گشا باشه.

در نهایت، داستان با یه نتیجه گیری شیرین و دوست داشتنی تموم می شه. حیوانات ما به یه درک جدیدی از خودشون، دوستاشون و محیط اطرافشون می رسن. شاید دیگه از اون ترسی که داشتن خبری نباشه، یا شاید غرور الکس یه کم کمتر بشه. خلاصه اینکه، هر شخصیت یه چیزی یاد می گیره و تغییر می کنه. پیام اصلی داستان هم معمولاً در همین نتیجه گیری پنهان شده. این که چطور با همه تفاوت ها و چالش ها، می شه یه زندگی شاد و پر از رفاقت داشت و از همون جایی که هستی، لذت ببری. این کتاب به بچه ها یاد می ده که دنیا پر از زیبایی و ماجراست، حتی اگه تو یه باغ وحش باشی!

پیام ها و درس های آموزنده نهفته در کتاب

اگه فکر می کنید ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است فقط یه قصه ساده برای سرگرمیه، باید بگم که سخت در اشتباهید! این کتاب پر از پیام های پنهونه که بدون اینکه بچه ها حس کنن دارن درس می گیرن، کلی چیزهای مهم بهشون یاد می ده. در واقع، مایکل آنتونی استیل با هنرمندی تمام، مفاهیم عمیق رو توی یه قالب شیرین و جذاب ریخته.

اهمیت دوستی و کار گروهی

یکی از پررنگ ترین درس هایی که این کتاب بهمون می ده، اهمیت دوستی و کار گروهیه. الکس، گلوریا و ملمن، با همه تفاوت هایی که دارن، رفیقای شفیق همدیگه ان. الکس شیریه که دوست داره همیشه توی مرکز توجه باشه، گلوریا اسب آبی مهربونیه که همیشه آرومه و ملمن زرافه نگران و وسواسیه. ولی با همه این اختلاف ها، اونا همدیگه رو دوست دارن و هوای همو دارن.

توی داستان می بینیم که چطور وقتی یه مشکلی پیش میاد، این سه تا با همفکری و همکاری، می تونن اون رو حل کنن. یه جورایی به بچه ها یاد می ده که هر کسی یه سری نقطه قوت و ضعف داره و وقتی همه با هم باشیم، می تونیم از عهده هر کاری بربیایم. این درس، پایه ای برای روابط اجتماعی سالم و موفق در آینده ست و به بچه ها یاد می ده که توی زندگی به همدیگه نیاز داریم.

پذیرش تفاوت ها و همدلی

یکی دیگه از پیام های قشنگ کتاب، موضوع پذیرش تفاوت ها و همدلیه. توی باغ وحش، هر حیوونی یه ویژگی های خاص خودش رو داره. هیچ دو حیوونی شبیه هم نیستن و همین تفاوت هاست که دنیای اون ها رو رنگارنگ و جذاب می کنه. داستان به بچه ها یاد می ده که هر موجودی با ویژگی های منحصر به فرد خودش زیباست و باید به همه احترام گذاشت.

مثلاً ملمن با همه وسواس ها و نگرانی هاش، بازم یه عضو دوست داشتنیه و بقیه بهش احترام می ذارن و باهاش همدلی می کنن. گلوریا هم با آرامشش، تفاوت های بقیه رو می پذیره و سعی می کنه همه شون رو دور هم جمع کنه. این درس به بچه ها کمک می کنه که نسبت به اطرافیانشون، چه دوستاشون و چه آدم های مختلف دیگه، با دید باز و همدلانه نگاه کنن و به جای قضاوت، درک و پذیرش رو یاد بگیرن.

مسئولیت پذیری و شناخت محیط

بچه ها توی این داستان یاد می گیرن که مسئولیت پذیر باشن و محیط اطرافشون رو بشناسن. حیوونا تو باغ وحش زندگی می کنن و باید حواسشون به محیطشون باشه. این کتاب به صورت غیرمستقیم به بچه ها یاد می ده که هر کدومشون یه نقشی توی زندگی دارن و باید مسئولیت کارهایی که می کنن رو به عهده بگیرن. چه اون مسئولیت مراقبت از یه دوست باشه، چه مراقبت از محیط زندگی.

وقتی اتفاقی تو باغ وحش می افته، حیوونا سعی می کنن راه حل پیدا کنن و این خودش یه جور مسئولیت پذیریه. به بچه ها نشون می ده که توی زندگی روزمره، اگه یه مشکلی پیش اومد، نباید دست روی دست گذاشت، بلکه باید به فکر راه حل بود و با کمک بقیه، اوضاع رو بهتر کرد. این خیلی درس مهمیه برای تربیت نسل آینده که آدم های با مسئولیت و فعال باشن.

مقابله با ترس ها و نگرانی ها

شخصیت ملمن، زرافه نگران داستان، نماد مقابله با ترس ها و نگرانی هاست. ملمن همیشه نگران سلامتیش یا اتفاقات آینده ست و گاهی اوقات همین نگرانی هاش باعث می شه از لذت های زندگی غافل بشه. اما توی داستان می بینیم که چطور با حمایت دوستاش، سعی می کنه با ترس هاش روبرو بشه و بهشون غلبه کنه.

این درس برای بچه ها خیلی مهمه، چون خیلی از اون ها ممکنه ترس ها و نگرانی های خودشون رو داشته باشن؛ مثلاً ترس از تاریکی، تنهایی یا حتی رفتن به مدرسه. این کتاب بهشون نشون می ده که داشتن ترس طبیعیه، ولی نباید اجازه بدن ترس زندگی شون رو کنترل کنه. با کمک دوستاشون و با شجاعت، می تونن با این ترس ها کنار بیان و حتی ازشون عبور کنن.

چرا ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است انتخابی عالی برای کودکان است؟

حالا شاید بپرسی، آخه چرا باید از بین این همه کتاب، همین ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است رو برای بچه ها انتخاب کنیم؟ جوابش خیلی ساده ست: چون این کتاب ترکیبی از سرگرمی، آموزش و یه عالمه حس خوبه. یه جوری که هم بچه کیف می کنه، هم تو به عنوان پدر یا مادر خیالت راحته که داره یه چیز خوب یاد می گیره.

جذابیت بصری و تصاویر مهیج

اولین چیزی که بچه ها رو جذب می کنه، تصاویر مهیج و رنگی کتابه. نقاشی های داخل این کتاب واقعاً جون دارن و انگار حیوونا دارن همین الان از توی صفحه میان بیرون و باهات حرف می زنن. این تصاویر نه تنها قصه رو جذاب تر می کنن، بلکه به بچه های کوچکتر که هنوز خیلی خوب نمی تونن متن رو بخونن، کمک می کنن که با دیدن عکس ها، داستان رو دنبال کنن و توی ذهنشون تخیل کنن.

تصاویر باکیفیت و زنده، قدرت تجسم کودک رو بالا می بره و یه جورایی انگار دارن یه فیلم کارتونی می بینن، اما توی قالب کتاب. این جذابیت بصری باعث می شه بچه ها حتی اگه فقط بخوان ورق بزنن و عکس ها رو ببینن، از کتاب لذت ببرن و کم کم به سمت خوندن متن هم کشیده بشن. یه جورایی یه بهانه خوب برای دوست شدن با کتاب بهشون می ده.

تقویت تخیل و مهارت های زبانی

این کتاب فقط یه قصه خوندنی نیست، یه ابزار هم هست برای تقویت تخیل و مهارت های زبانی بچه ها. وقتی دارن قصه رو می خونن، توی ذهنشون باغ وحش و حیوونا رو تصور می کنن، الکس رو توی حال و هوای خودش می بینن و صدای ملمن نگران رو می شنون. این کار حسابی قوه تخیلشون رو قوی می کنه.

از طرفی، استفاده از کلمات جدید و جمله بندی های ساده و در عین حال جذاب، کمک می کنه که دایره لغات بچه ها بیشتر بشه. ممکنه کلماتی رو یاد بگیرن که تا حالا نشنیده بودن یا یاد بگیرن چطور جملات رو قشنگ تر کنار هم بچینن. این خیلی برای مهارت های نوشتن و صحبت کردنشون تو آینده مفیده و بهشون کمک می کنه بهتر حرف بزنن و داستان سرایی کنن.

ایجاد فضایی برای گفت وگو

یکی از بهترین ویژگی های این کتاب اینه که بعد از خوندنش، کلی موضوع برای گفت وگو بین پدر و مادر (یا معلم) و بچه ها باز می کنه. مثلاً می تونید ازشون بپرسید: به نظرت کدوم حیوون بیشتر از همه بامزه بود؟ یا اگه تو جای ملمن بودی، چطور با نگرانی هات کنار می اومدی؟ یا حتی چه درس خوبی از دوستی الکس و گلوریا یاد گرفتی؟

این جور سوال ها بچه ها رو به فکر وا می داره، بهشون کمک می کنه احساسات و افکارشون رو بیان کنن و مهارت های گفتاری و تحلیلیشون تقویت بشه. این مکالمه ها نه تنها ارتباط بین شما و فرزندتون رو قوی تر می کنه، بلکه بهتون این فرصت رو می ده که مفاهیم اخلاقی و درس های زندگی رو به زبانی ساده و ملموس براشون توضیح بدید. یه جورایی کتاب می شه یه بهانه خوب برای عمیق تر شدن ارتباط.

سرگرمی و آموزش توامان

این کتاب دقیقاً همون چیزیه که خیلی از ما دنبالش هستیم: سرگرمی و آموزش توامان. یعنی چی؟ یعنی کتاب بدون اینکه مستقیم به بچه ها پند و اندرز بده یا بخواد مثل یه معلم سخت گیر درسشون بده، مفاهیم مهم رو لابلای یه قصه بامزه و هیجان انگیز بهشون یاد می ده. بچه ها اینقدر غرق داستان می شن که اصلاً متوجه نمی شن دارن کلی چیز یاد می گیرن.

تصور کن، بچه ها دارن می خندن، از ماجراها لذت می برن و در عین حال، دارن یاد می گیرن که دوستی چقدر مهمه، چطور باید با ترس هاشون روبرو بشن، یا چطور باید با تفاوت های همدیگه کنار بیان. این روش آموزش غیرمستقیم، خیلی مؤثرتر از آموزش های مستقیم و خشکه. بچه ها با لذت یاد می گیرن و این یادگیری تو ذهنشون می مونه.

این کتاب یه دوست خوب برای بچه هاست؛ هم باهاش می خندن، هم فکر می کنن و هم یاد می گیرن چطور تو این دنیای بزرگتر بشن.

بخش هایی از کتاب (برشی از متن)

همونطور که گفتم، این کتاب پر از لحظات شیرین و بامزه است که خوندنش حسابی می چسبه. برای اینکه یه طعم کوچیک از این داستان رو بچشید، یه قسمتی از کتاب رو با هم می خونیم. این قسمت یه جورایی حال و هوای کلی داستان و شخصیت ها رو بهمون نشون می ده و می فهمیم چقدر روابطشون بامزه ست:

گلوریا، اسب آبی، به آرامی از میان استخرش پیدا شد و به الکس نگاه کرد.
گلوریا با صدای بلند گفت: «من ده دقیقه بیشتر می خواهم بخوابم.» این را گفت و دوباره در استخرش فرو رفت.
ملمن، در ادامه، سرش را بیرون از محفظه اش آورد، تکان داد و به همه اعلام کرد: «انگار مریض شده ام».

این بخش کوتاه، به خوبی نشون می ده که این سه دوست چقدر با هم رفیقن و چقدر شوخی ها و شیطنت های روزمره تو زندگی شون جریان داره. گلوریا با اون آرامشش، ملمن با اون نگرانی همیشگی اش، و الکس که احتمالاً منتظر یه ماجراجویی جدیده. این ها همه کنار هم یه ترکیب بامزه و خنده دار می سازن که هر بچه ای رو جذب خودش می کنه.

نظرات و بازخوردهای عمومی

کتاب ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است با توجه به محتوای جذاب و پیام های آموزنده ای که داره، حسابی بین والدین و مربی ها محبوب شده. خیلی از پدر و مادرها از خوندن این کتاب برای بچه هاشون راضی بودن و می گفتن که چقدر بچه هاشون ازش لذت بردن و حتی خودشون هم به خوندنش علاقه نشون دادن. یکی از نکات مثبتی که زیاد بهش اشاره شده، اینه که کتاب می تونه یه ابزار عالی برای آموزش مفاهیم اخلاقی مثل دوستی و همدلی باشه، بدون اینکه بچه ها حس کنن دارن درس می گیرن.

مربی ها و معلمان هم معمولاً این کتاب رو به عنوان یه منبع داستانی خوب برای کلاس درس پیشنهاد می کنن. اون ها می گن که داستان های حیوانات همیشه برای بچه ها جذابیت خاص خودش رو داره و میشه بعد از خوندن کتاب، کلی فعالیت آموزشی و بحث های گروهی راه انداخت. در کل، بازخوردهای این کتاب خیلی مثبته و نشون می ده که هم از نظر سرگرمی و هم از نظر آموزشی، نمره قبولی رو گرفته و تونسته نظر مخاطب رو جلب کنه.

نتیجه گیری

خلاصه که کتاب ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است نوشته مایکل آنتونی استیل، یه انتخاب بی نظیر برای بچه های دبستانیه. این کتاب نه فقط یه داستان ساده با عکس های قشنگه، بلکه یه بسته کامل از سرگرمی، آموزش و یه عالمه حس خوبه. از شخصیت های بامزه ای مثل الکس و گلوریا و ملمن گرفته تا درس های مهمی مثل دوستی، پذیرش تفاوت ها و مسئولیت پذیری، همه و همه تو دل این کتاب جمع شدن.

اگه دنبال یه کتابی هستی که فرزندت هم باهاش کلی کیف کنه، هم تخیلش قوی تر بشه و هم بدون اینکه خودش بدونه، کلی چیزای خوب یاد بگیره، پیشنهاد می کنم حتماً این خلاصه کتاب ماداگاسکار: اینجا یک باغ وحش است رو برای فرزندت تهیه کنی. شک نکن که پشیمون نمی شی و می بینی چطور این کتاب کوچیک، می تونه یه جای بزرگ توی دل بچه ات باز کنه و اونو بیشتر با دنیای شیرین کتاب ها آشتی بده. پس فرصت رو از دست نده و این تجربه شیرین رو به خودت و فرزندت هدیه بده.