سخنان روز یکشنبه رهبری هشداری هوشمندانه به عناصری ازتصمیم سازان و تصمیم گیران ایران است تا بدون گرفتار شدن در مارپیچ احساسات یا شبکه پیچیده محاسبات خطا به امنیت میهن بیندیشند و اراده و قدرت واقعی مردم ایران را به دشمنان بفهمانند. پیروزی واقعی آن هنگام است که متجاوزان به خطای فهم و محاسبات خود اقرار کنند؛ خواه برزبان بیاورند یا دردل پنهانش دارند.
به گزارش تیتو نورنیوز در مطلبی سخنان مهم و راهبردی رهبر معظم انقلاب را بررسی کرده و نوشته است: وقتی صبح یکشنبه پیش خبر دیدار خانواده های شهیدان امنیت با رهبر معظم انقلاب منتشر شد شاید در ذهن بسیاری از فعالان عرصه رسانه و سیاست این تصور جوانه زد که این دیدار احتمالا جوهره و جانمایه ای عمدتا عاطفی با رویکرد تسلّی بخشی خواهد داشت. دیدارکه طبعا و منطقا از مدتی پیش طراحی و برنامه ریزی شده بود از قضا درست در روزی برگزار شد که فقط یک روز از دو اتفاق تروریستی می گذشت: تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران؛ و جنایت تروریست های اجیرشده در جنوب شرق کشور. هردو رخداد تلخ به شهادت تعدادی از نیروهای نظامی و انتظامی منجر شده بود که از حافظان و مدافعان امنیت میهن بودند. چنین تقارنی طبعا می توانست دیداری صرفا احساسی را رقم بزند؛ اما آنچه در واقعیت رخ داد علاوه بر جنبه های عاطفی و احساسی ابعادی تحلیلی و بسیار مهم نیز درباب تحولات تنش آلود منطقه و نیز ضرورت توجه به بایسته ها و الزامات رفتاری در صحنه سیاسی کشور داشت. درباب ابعاد این تحلیل نکاتی چند قابل طرح است.
یکم)
چه بسا بتوان شاه بیت بیانات مقام معظم رهبری در این دیدار را تأکید بر ضرورت حفظ تأمین و تقویت “امنیت” دانست. در ادبیات رایج سیاسی مهم ترین کارویژه ی دولت و البته اصلی ترین مطالبه ی شهروندان از حکومت تأمین امنیت دانسته شده است. ایشان با یادآوری اهمیت زیربنایی امنیت در همه امور جامعه دستیابی به این نعمت را در گرو پیکربندی مفهوم “ایران قوی” دانستند. به تعبیر رهبر انقلاب «فقط یک ایران قوی می تواند امنیت و پیشرفت کشور و ملت را تأمین و تضمین کند.» به این ترتیب لازمه ی پیشرفت و امنیت قوی تر شدن دائمی میهن در همه ابعاد اقتصادی علمی سیاسی دفاعی و مدیریتی است. در کنار تعبیر “ایران قوی” عبارت “قدرت ملی” به عنوان تنها راه امن بودن ایران نیز در این سخنان مطرح شد. بر این اساس شرط برقراری امنیت پایدار و همه جانبه تقویت روزافزون قدرت ملی و تثبیت ایران قوی است.
دوم)
برای داشتن ایران قوی بی شک باید از سویی عناصر امنیت ساز تقویت و عناصر تهدیدکننده ی امنیت از میان برداشته شوند. ناامنی شقوق و اشکال گوناگونی دارد. شرارت صهیونیست ها در تجاوز سحرگاه شنبه به سرزمین ما مصداق آشکار و عریانی از تلاش برای ناامن کردن ایران بود. این اقدام البته با هوشیاری پدافند هوایی نیروهای مسلح کشور ناکام ماند اما درهرصورت اقدامی در راستای ناامن سازی بود. اما این تنها مصداق ناامن سازی نیست. به تعبیر رهبری «راهزنی سرقت قاچاق سلاح و مواد مخدر شایعه پراکنی» از نمونه های دیگر ناامن سازی است. مقام معظم رهبری با طرح موضوع “خطای محاسباتی صهیونیست ها” راه مقابله با شرارت عریان شان را فهماندن قدرت ابتکار توانایی و اراده ملت ایران به آنان معرفی کردند و البته تشخیص کیفیت این کار را به مسئولان کشور ارجاع دادند. نکته مهم در این میان توجه همزمان و یکسان به تأمین امنیت در تمام این عرصه هاست.
سوم)
چیزی که فرایند تأمین امنیت را ممکن است با مخاطره یا تعلل مواجه کند درک های غیرواقعی از ماهیت اقدامات غیرامنیتی است. چه بسا برخی از متولیان و مسئولان با اتکا به مفهومی تحت عنوان “عملیات روانی” خوش داشته باشند واقعیتهای امنیتی و ضدامنیتی را غلیظ تر یا رقیق تر از واقعیت بازنمایی کنند. اما باید به خاطر داشت که با گسترش ابزارهای ارتباطی نوین هرگونه دستکاری ناشیانه در واقعیت ها می تواند به آسانی در ذهن مخاطب افشا شود. بزرگ نمایی صهیونیست ها در بازنمایی تجاوز سحرگاه شنبه می تواند همان اندازه ناپسند و مخرب باشد که کوچک انگاری و ناچیزپنداری آن. به نظر می رسد مقام معظم رهبری با طرح این دوگانه ی زیان بار مسئولان مدیریت خبری و اطلاع رسانی و نیز تحلیل گران و راویان تحولات اخیر را به واقع گرایی و حقیقت نمایی فراخوانده و گفته اند :«اینکه بگوییم چیزی نبوده و اهمیتی نداشت غلط است.» یادآوری این نکته لازم است که معنای این سخن البته نفی یا انکار اهمیت جنگ روانی و شگردهای اثرگذار روی ذهن ها و ادراک ها نیست بلکه دقت به ظرایف و محدوده های مجاز چنین عملیاتی است به نحوی که به نقض غرض و تخریب اعتماد رسانه ای مردم منجر نشود.
چهارم)
یکی از مهم ترین مصادیق امنیت امنیت روانی شهروندان است. به خلاف تهاجماتی که تأسیسات یا زیرساخت ها یا افراد و کنشگران و رزمندگان را مستقیما مورد هجوم قرار می دهند و امنیت فیزیکی را به مخاطره می اندازند تهاجماتی نیز در سطح ایده ها و ذهنیت ها صورت می گیرد که چه بسا آسیب ها و مخاطراتش بیشتر از نوع نخست باشد. آنچه در ادبیات سیاسی امروز با عنوان “جنگ نرم” از آن یاد می شود بر شالوده ی تخریب یا مسموم سازی ذهن سازی و مردد یا مرعوب کردن دل ها استوار است. امنیت در جایی زودتر و بیشتر تخریب می شود که چندان به چشم نمی آید: باورها و امیدها. باورهایی که در ذهن شکل می گیرند و امیدهایی که در دل جوانه می زنند. در خلال جنگ نرم نخستین و بی پناه ترین قربانیان هستند. پمپاژ اطلاعات ناموثق و جهت دار به همراه انتشار تحلیل ها و شبه تحلیل هایی که با ترفندهای کلامی و قلمی ذهن و قلب مردم را هدف می گیرند حکم همان سلاح های نقطه زنی را دارند که فضای روانی جامعه را منهدم می کنند. به این اعتبار چنانکه در بیانات رهبری بود «مسئولان در زمینه حفظ امنیت روانی مردم نیز کاملا مسئول اند.» چراکه ناایمن کردن فضای روانی جامعه یکی از اجزای جنگ نرم است و در چنین جنگی هم درست مثل جنگ های سخت میدانی مسولان موظف به حفاظت از شهروندان هستند.
پنجم)
رژیم صهیونیستی هرچند با تجاوز سحرگاه شنبه مرتکب خطای محاسباتی مهلکی شد اما به اتکای لشکر رسانه ای خود می کوشد این اقدام را بزرگ نمایی کند تا چه بسا برخی از مسئولان ایران را در نحوه مواجهه با این تجاوز مبتلا به خطای معکوس محاسباتی یا شتابزدگی در مقابله به مثل کند. فریفتگی در جنگ روانی دو چهره دارد. یک چهره اش تسلیم شدن به بزرگ نمایی تصنعی دشمن و نتیجتا دستپاچگی و از دست دادن تمرکز و حواس جمعی است؛ و چهره دیگرش غلطیدن به ورطه ساده انگاری و ناچیزپنداری اقدام دشمن است. بعید نیست که توصیه ی دوسویه ی رهبر معظم انقلاب به پرهیز از بزرگ نمایی و کوچک انگاری تجاوز دشمن مصادیق بالفعلی در جبهه ی خودی داشته باشد. سخنان روز یکشنبه ی رهبری هشداری هوشمندانه به عناصری از تصمیم سازان و تصمیم گیران ایران است تا بدون گرفتار شدن در مارپیچ احساسات یا شبکه ی پیچیده ی محاسبات خطا به امنیت میهن بیندیشند و اراده و ابتکار و قدرت واقعی مردم ایران را به دشمنان بفهمانند. پیروزی واقعی آن هنگام است که متجاوزان به خطای فهم و محاسبات خود اقرار کنند؛ خواه بر زبان بیاورند یا در دل پنهانش کنند. به این اعتبار تمام تریبون های تبلیغی که در کار خلق معنا هستند ضرورت دارد روی مرز باریکی حرکت کنند که یکسوی آن دره ی بزرگ نمایی است و سوی دیگرش ورطه ی کوچک انگاری. این هردو آفت یک نتیجه واحد دارند و آن مخدوش سازی امنیت روانی مردم است. صداوسیما رسانه های مکتوب شبکه های اجتماعی صفحات مجازی تریبون های مذهبی جمعه و جماعات و نهایتا صاحبان نفوذ کلام موظف هستند در چارچوب حفظ امنیت روانی مردم گام بردارند و مسیر تقویت قدرت ملی را طی کنند. هرآنچه این چارچوب را مخدوش کند اقدامی مخل در شکل گیری ایران قوی است خواه در لوای انقلابی گری باشد خواه در قالب و شعار صلح گرایی.
پایان خبر تیتو
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "جایی میان بزرگ نمایی و کوچک انگاری" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "جایی میان بزرگ نمایی و کوچک انگاری"، کلیک کنید.